لباساشو در اورد و با لباس های روی میز عوضشون کرد.
بقیه وسایلشو هم پس گرفت .
با پوزخند همیشگیش از در بیرون زد و نفس عمیقی کشید،اطراف رو نگاه کرد با دیدن ا.ت که به ماشین تکیه داده و منتظرش بود،
ابروی بالا انداخت و سمت حرکت کرد.
+ازاد شدنت رو تبریک میگم جئون جونگ کوک
-کلید ماشین رو رد کن دلم واسه ماشینم تنگ شده.
ا.ت سوییچ رو سمتش پرتاب کرد و سوار شد.
-دختره پرو کی گفته من میخوام بهت سواری بدم؟!
〰●ⓖ●〰
چند هفته قبل
نیویورک
وارد اتاقی که رزرو کرده بودم شدم،جعبه ای که از توی کمدی که مین یونگی بهم ادرس داده بود رو روی زمین گذاشتم و روبه روش نشستم.
این چیه دیگه؟!
درشو اروم باز کردم ، پرونده رو باز کردم که با دیدن دستگاه های ضبط صدا زیرش پوکر شدم.
داری با من شوخی میکنی؟!
شروع به خوندن پرونده کردم.
جئون جونگ سو (کانگ جونگ سو)
20
پدر : چا جه مین
مادر : کانگ هانا
جئون جونگ کوک
17
پدر: جئون جون ها
مادر : کانگ هانا
پس برادرن ولی چرا اسم پدراشون فرق میکنه؟!
نکنه اونا... ناتنی ان.
صفحه بعدی رو برگه زدم.
چا جه مین
48
سال 2007 به قتل رسید.
قاتل هیچوقت دستگیر نشد.
با دیدن متنی که با رنگ قرمز نوشته شده بود پرونده از دستم افتاد.
قاتل: اوه ته ایل
یک فرزند پسر و یک دختر به نام های اوه سهون و اوه ا.ت
ESTÁS LEYENDO
Contract|JJK(COMPLETED)
Fanficبدبختی تو از اونجایی شروع شد که برای نجات شرکتت و برادرت پایین اون قرارداد جهنمی رو امضا کردی و وارد جهنم اختصاصی جئون شدی از کجا میدونستی قراره اون پسر کابوس زنده ای توی زندگیت باشه. ___________________________________ سر تیتر خبر ازدواج تاریخی ر...
