part 2

521 48 2
                                    

At first glance

در نگاه اول

توی ‌وان خوابیده بودو آروم با آهنگی ک از هندزفری هاش پخش میشد زمزمه میکرد.
رب ساعت ک گذشت از توی وان خارج شدو هندزفری هاشو روی قفسه ها گذاش.
اروم سمت اینه‌ ای که توی حموم قرار داشت رفت.
با ی دست بخار روی شیشه رو پاک کردو با دست دیگش ب روشویی تکیه داد.
خودشو توی اینه انالیز کرد.
خنده‌ی مزخرفی روی لب هاش شکل گرفتو از پشت سرش حوله تن پوشش رو که آویزون کردع بود برداشتو پوشید.
همینجوری ک بندش رو سفت میکرد از حموم خارج شد.
لباس پوشید و موهای بهم ریختش رو خشک کرد.
قهوه‌ای برای خودش درست کردو یکم ازش نوشید.
همون لحظه صدای ویبره تلفنش بلند شد.
اهی‌ کشیدو لیوان قهوه رو روی کانتر گذاشت.
گوشی رو از روی کاناپه برداشت و جواب داد.

-با کیم تهیونگ تماس گرفتین

-اقای کیم؟ امروز مریضامون خیلی زیاد شده، میدونین که بخاطر زمستون مریضی...

تهیونگ نزاشت زن ادامع حرفش رو بزنه و جواب داد.

-بله میدونم خانم پارک، ازم میخواید امروز شیفت ظهر تا عصر هم بیام اونجا درسته؟

چان هه سر تکون دادو بله‌ای زیر لب گفت.

-خودمو میرسونم

تهیونگ گفتو گوشی رو قطع کرد.
لیوان قهوش رو همونجا رها کردو وارد اتاقش شد.
لباس کارش رو پوشیدو از در خونه خارج شد.

***

هوسوک کاسه سوپ رو برداشتو وارد اتاق جونگکوک که خودشو زیر پتو دفن کرده بود شد.
اروم سمت تخت رفت و کنارش نشست.

-جونگکوکی

-هوممم

با شنیدن صدای ضعیف جونگکوک ک از زیر پتو میومد لبخندی زد.

-بیا برات سوپ درست کردم، اولین بارمه ولی از تو اینترنت دیدم

جونگکوک ک میدونست مخالفت با هوسوک هیونگ چیزیو عوض نمیکنه سرشو از زیر پتو خارج کردو نشست.

هوسوک دست ازادشو روی پیشونی جونگکوک گذاشت و اهی کشید.

-باز تب داری، اینقد نرو زیر پتو

-و.ولی سرده

هوسوک سوپ رو روی عسلی کنار تخت گذاشت.

-از زیر پتو بیا بیرون، سوپ گرمت میکنه

و از اتاق خارج شد.

پسر کوچیکتر سر تکون دادو پتورو کنار زد.
سوپ رو برداشتو عطسه‌ ای کرد.
شرو کرد ب خوردنش.

اینکه هوسوک هیونگ از مدتی ک سرما خورده بود اینقدر حواسش بهش بودو اون نمیتونست براش جبران کنه حس شرمندگی می‌کرد

My diary " Vkook | CompletedWhere stories live. Discover now