1

6.7K 364 11
                                    


اولین باری نبود که با کسی میخوابید و اون رو با تصور اینکه جیمینه به فاک میداد . خیلی وقت بود که روش کراش زده بود ولی واقعا چطور میتونست اینو بهش بگه درحالی که مطمئن بود پس زده میشه؟

با فکر به اینکه پسر زیرش همون جیمینِ بی نقصه ضربه های عمیق و سریعی داخلش میزد ولی باز هم نمیتونست لذت ببره ، چون پسر زیرش بی نقص نبود ! اون فقط یه هرزه بود که هر روز با چند نفر میخوابید و برای جونگکوک اینجور آدما بی ارزش بودن چون ارزششون رو بین مرد های زیادی تقسیم میکردن و در نتیجه چیزی از ارزششون باقی نمیموند .

درست برعکس جیمین . این حقیقت که جیمین هنوز با کسی نیست امیدوارش میکرد .

ویبراتور رو کنار دیکش توی پسر چرخوند تا صدای ناله هاش رو بشنوه و همون لحظه اسمش رو پرسید تا بیشتر اذیتش کنه .

+ : گفتی اسمت چیه ؟

پسر درد وحشتناکی داشت که عاملش یک یا دو چیز نبود ، بلکه اون عوامل رد شلاق ها و ویبراتورِ داخلش که رو آخرین درجه تنظیم شده و در کنارش دیک جونگکوک و اون حلقه لعنتی دور دیکش بودن .

میدونست باید جواب مرد رو بده وگرنه قطعا بلاهای بدتری سرش میومد و تو این مدت که پیشش بود این رو خوب فهمیده بود .

$:جیهون ... آهههه ...اسمم ... اسمم ...ج جیهونه ... آقا ... خواهش میکنم ... بازش کنین

جونگ کوک با شنیدن حرفای اضافه ی جیهون عصبانی شد و بدون توجه به زخمای شلاقِچ پشت پسر ، با یه دست از کتف تا پایین کمرش رو محکم چنگ انداخت و باز هم داد پسرکوچیک تر بود که کل اتاق رو پر کرد .

جیهون به قدری داد زده بود و گریه کرده بود که احساس میکرد گلوش زخم شده و تا مدت زیادی بعد از راحتیش از دست اون مردِ خشن صدایی قرار نیست ازش در بیاد . چشماش کاملا تار میدید و دیگه قدرتی برای التماس نداشت و علاوه بر اینها تقریبا مغزش تقریبا قدرت تحلیلش رو از دست داده بود .

+:فاک،احساس میکنم اسمت ... شبیه اسم اونه
جیهون هم که توانی برای سوال کردن درباره " اون " نداشت بیخیال حرف جونگکوک شد . انقدری شلاق خورده بود که فهمیده بود حتی با سوال کردن از اون مرد بیرحم ممکنه تنبیه شه .

آخرین ضربه روهم بهش زد و داخلش به اوج رسید و بی توجه به اینکه اون پسر هنوز ارضا نشده دیکش رو ازش خارج کرد که صدای التماس های پسر دوباره بلند شد . ولی ایندفعه التماس هاش به قدری بی جون بودن که به حالت زمزمه وار ادا میشدن .

جونگکوک دوباره از تصورش در این باره که اون پسر جیمینه در اومد و دوباره بیحال شد . فقط دستای جیهون رو باز کرد و پولش رو روی میز عسلی کنار تخت گذاشت . جیهون هم خودش دست بکار شد . حلقه و ویبراتور رو دراورد و با کمی دستکاری مقعدش و عضوش ، کامش رو تختی رو کثیف کرد .

Bite Me ⌫Where stories live. Discover now