.ɆLɆVɆ₦.

9 1 0
                                    

″تا ثانیه هایی دیگر شروع میکنیم″

/لعنتی من خیلی استرس دارم!

پسر بزرگ تر هیجانزده جوری که دونسونگش بشنوه زمزمه کرد و لبخند بزرگی زد.

+ولی من حس میکنم سر کاریم...

با شنیدن این حرف پسر بیست و شیش ساله سقلمه ای به شخص کنارش زد و گفت:

/بس کن... جالب بنظر میرسه.

ییبو سر چرخوند و به هیونگش که بخاطر استایل صورتی رنگ موهاش چهره اش کوچک تر از سنش به نظر میرسید نگاهی انداخت و چیزی نگفت.

″حرکت″

صدای بلندی شروع مسابقه رو از پشت میکروفون اعلام کرد و همین باعث شد پسر مو صورتی از فرط هیجان جیغ کوتاهی بکشه.

ییبو که مطمئن بود اخرش قراره با یه سرکاریه بزرگ رو به رو بشن و احمق بودن هیونگش رو تا سالیان سال تو سرش بکوبه، بدون هیچ حرفی دستش رو، روی یکی از میله ها گرفت تا تعادل خودش رو حین حرکت قطار حفظ کنه.

چند لحظه اول همه چیز خوب به نظر میرسید اما خیلی نگذشت که این حس برتریه پسر نسبت به هیونگش با افتادن قطار تو یه سراشیبیه تند از بین رفت.

/خدای من!

پسر مو صورتی رو زمین افتاد و از ترس میله اهنی رو سفت تر چسبید.

ییبو که به سختی خودش رو نگه داشته بود کمی خودش رو جا به جا کرد .
دست هیونگش رو گرفت و کمکش کرد تا دوباره بایسته.

+این مطمئنه؟!

ییبو در حالی که نگاهش رو بین جمعیت ترسیده ای که به هر زور و زحمت خودشون رو به یه جا اویزون کرده بودن و فریاد میزدن میچرخوند پرسید.

/امیدوارم!

پسر مو صورتی اون یکی دستش رو، هم برای تعادل ببیشتر رو میله گذاشت.

اتمام حرف پسر مصادف شد با قرار گرفتن دوبارشون تو مسیر صاف.
اما هنوز نفس هیچکس بالا نیومده بود که با یه سربالایی بد مواجه شدن.

ییبو که به سمت عقب تلو تلو خورده بود کلافه چشماشو بست و فریاد کشید:

+من میخوام پیاده شم!

/شوخی میکنی؟

پسر مو صورتی بلند زد زیر خنده و آمیخته شدن صدای خندش با جریان بادی که محکم از شیشه های قطار داخل میومد و به صورت پسر کوچک تر سیلی میزدن، حس جنون زده ها رو به ییبو میداد.

ییبو حالا کاملا ترسیده بود و تنها یه تلنگر دیگه مثل دیدن صحنه پشت سرش، که شامل پرت شدن دو زن و یه کودک از پشت قطار بود کفایت کرد تا اون بیچاره رو تا مرز سکته ببره..

چرا تا الان متوجه نشده بود که سر و ته قطار هیچی نداره و کاملا بازه؟

نگاه ترسیدش رو به سختی از ریلایی که با سرعت وحشتناکی میگذشتن گرفت و به هیونگش داد.

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Oct 05 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

•R̶oo₥ 747•Where stories live. Discover now