Hot Lover...season two

Part 4

[یک ماه بعد 1 ژانویه 2020]
_ امروز آیدل جدید 2020 کیم تهیونگ با آهنگ  Some one like You¹ دبیو کرد و تعداد مخاطبان زیادی رو به خودش جذب کرده..همچنین کسانی که به کیپاپ علاقه ای نداشتن با دیدن پسر جذاب 24 ساله نظرشون تغییر کرده و به کیپاپ پیوستن..کیم‌ تهیونگ امروز بعد از اجراش در سالن شهر مصاحبه ای با یکی از مجری های اونجا داشته..بریم که اونو ببنیم..
(× کیم تهیونگ درسته؟!
_ بله خودمم!
× اجرای امروزتون فوق العاده بود..
_ مچکرم!
× میتونم ازتون چند تا سوال بپرسم؟
_ البته!
× شما چند بعد از چند سال تونستید موفق به دبیو کردن بشید؟ و اینکه آهنگ اولتون رو خودتون نوشتید؟
_ من نزدیک سه سال و نیم کار آموز بودم و بعد از اون  گفتن قبولم میکنن و خب من خیلی ذوق زده شدم و از ماه قبل درحال تمرین برای دبیو بودم و راجب آهنگم باید بگم خیلی وقته دارم روش کار میکنم و وقتی خواستن آهنگ برای تمرینم بدن این رو بهشون نشون دادم و بهم گفتن خوبه پس بله خودم نوشتمش
× این عالیه من از همین الان فنت شدم! فک کنم آهنگای بعدیت یه آلبوم درسته؟کی منتشر میشه؟
_ بله من دارم روی یه آلبوم کار میکنم که تا چند ماه دیگه منتشر میشه!
× منتظرش هستیم)
_ همون طور که دیدید تهیونگ هنوز نیومده طرفدارای زیادی پیدا کرده و تا چند ماه دیگه قراره آلبوم جدیدی رو بیرون بده..پس بیاید براش آرزوی موفقیت بکنیم و راستی کریسمس مبارک..

¹ خواننده اصلیه این آهنگ اَدل که تهیونگ این آهنگ رو کاور کرده و چون تهیونگ آهنگ سولو نداشت مجبور شدم از یکی از کاوراش استفاده کنم

با تموم شدن حرف مجری تلویزیون رو خاموش کرد و خودش رو توی بغل تهیونگ انداخت..
آنا: وای بهت تبریک میگم ته هنوز نیومدی معروف شدی..فکر کنم کل کره بشناسنت...
تهیونگ: هوم خودمم خیلی خوشحالم..ولی تو زیاد هیجان زده نشو حرفای دکتر رو یادت رفت؟
آنا: دست خودم‌ نیس واقعا برات خوشحالم..تو بعد از 4 سال داری به آرزوت میرسی..
تهیونگ روی مبل نشست و آنا رو هم‌ کنارش نشوند و درحالی که با موهاش بازی می‌کرد گفت:
تهیونگ: فکر کنم یادت رفته تموم آرزوی من توی تو خلاصه میشه عشق من؟
از این به بعد باید بیشتر حواست به خودت باشه..تو دیگه تنها نیستی!
آنا سرش رو به سینه ی تهیونگ تکیه داد و به صدای آهنگین ضربان قلبش گوش داد..و بعد از چند لحظه گفت:
آنا: خیلی خوبه که هستی اما فکر کنم از این به بعد سرت شلوغ بشه زیاد نتونی بیای اینجا..
تهیونگ: بهش فکر نکن من هروقت تمرینم تموم شه سریع میام..الانم تا چند ساعته دیگه باید برگردم کمپانی...چیکار کنیم؟
آنا: خیلی دوست دارم کل سئول رو توی این برف وقتی که هات چاکلت داغ میخوریم و حرف میزنیم قدم بزنم‌..اما نمیشه پس نظرت چیه برام بخونی؟!
تهیونگ: برات بخونم؟!‌
آنا: آره آهنگی که امروز دبیو کردی رو برام بخون! خیلی وقته برام چیزی نخوندی!
تهیونگ: اگه تو میخوای باشه..هنوز بلدی پیانو بزنی؟
آنا: معلومه..
***
Never mind I'll fine Someone like you

نگران نباش من خوبم..یکی رو مثل تو پیدا میکنم..

I wish nothing but the best for you, too

همینطور من هم هیچ چیزی به جز بهترین ها برات آرزو نمیکنم
Dont for get me,I beg

منو فراموش نکن..بهت التماس میکنم!

I’ll remember, you said

و یادمه که تو گفتی

Sometimes it lasts in love

گاهی با عشق تموم میشه!

but sometimes it hurts instead²

اما گاهی بهت صدمه میزنه..
****
² برای بهتر درک کردن این یه تیکه..این کاور تهیونگ رو حتما گوش بدید*

آنا: تاحالا بهت گفته بودم عاشق صداتم؟
تهیونگ: نه اما از این به بعد هر روز میتونی بهم بگی!
آنا: هی ته..تو واقعا پرویی
تهیونگ: لطف داری عزیزم..من الان دیگه باید برم تا نیم ساعت دیگه باید کمپانی باشم!
آنا: نمیشه بیشتر بمونی؟
تهیونگ: واقعا نمیشه کلی کار داریم من از زیرش در رفتم..میدونی چقد بهم درخواست اجرا دادن؟ سعی میکنم شب زود بیام خونه..
و بعد از بوسیدن گونه ی آنا کلاه فرانسویش رو روی سرش گذاشت و به سمت پله ها حرکت کرد..
آنا: یادت نره برای اجرا ها صندلی اولو برای من رزرو کنی..دوست دارم!
تهیونگ: باشه من بیشتر!
Taehyung
وقتی ماشین جلوی کمپانی توقف کرد عینکش رو زد و بعد باز شدن در با یه حرکت پیاده شد..و همون لحظه خبرنگار های زیادی به سمتش هجوم آوردن و سوالای مختلفی میپرسیدن..اما تهیونگ بدون اینکه جوابشون رو بده به سمت کمپانی حرکت می‌کرد همین طوریشم زیادی دیر کرده بود..بعد از رسیدن توی آسانسور عینکش رو درآورد و توی جیب پالتوش گذاشت..نگاهی به خودش از توی آینه انداخت..کلاهش رو درآورد و دستی به موهای بهم ریختش کشید تا مرتبشون کنه..ولی صدای زنی که اعلام میکرد به طبقه ی مورد نظرش رسیده اونو از انجام کارش منع کرد..پوفی کشید و از آسانسور زد بیرون..
= هی ته امروز خیلی دیر کردی آقای لی میکشتت!
تهیونگ: میدونم! به روم نیار..الان باید کجا برم؟
= فردا اجرا داری برو اتاق تمرین،تمرینتو شروع کن..
تهیونگ: اوکی فعلا..
چون قبلا بار ها در این اتاق تمرین کرده بود تمام راهش رو از حفظ بود برای همین با عجله به سمت اتاق قدم برداشت..
خواست در رو باز کنه که زودتر یکی از اونور کشیدش و باعث معلق شدن تهیونگ شد! و بعد از چند لحظه صدای آشنایی به گوشش رسید..
~ اوپس ببخشید..
و بعد از به خاطر آوردن صدای منفورش با بهت زمزمه کرد:
تهیونگ: الکس..