سلام بچه ها جون:)✨
با چپتر ششم I Am Not Your Brother برگشتم..
به خاطر تاخیر ببخشید، درگیر درس هام بودم و هستم...
راستی،
میتونید فیک Waltz رو هم بخونید، از فیک های در حال اپ خودمه.
فیک infiltration of love هم فیکمشترکم با رسپینای عزیزمه، که تو دو ورژن کایسو و چانبک تو واتپد و ورژن دیگه ی کایبک تو چنل آپ میشه و میتونید اگه خوشتون میاد شروعش کنید
همین دیگه
نظر و ووت یادتون نره که برای چپتر بعد انرژی داشته باشم، بوس به کله اتون قشنگام ✨___________________________________________
بکهیون خمیازه ای کشید روی کاناپه ولو شد، صبح زود چانیول بیدارشون کرده بود که برگردن خونه.
پلکاشو کمی از هم باز کرد و با خواب آلودگی به چانیولی که با انرژی روی میز چهار نفره ی اونجا صبحونه آماده میکرد زل زد.
«اگه دیشب رابطه داشته پس چرا اینقدر شنگوله این!»
با خودش فکر کرد و به ناچار نیم نگاهی به کیونگسو و جونگین انداخت که اونا هم با خستگی تو بغل هم ولو شده بودن.
دوباره چشماشو بست؛ فکر کردن به اینکه چانیول دیشب با یکی رابطه داشته اذیتش میکرد، به هر حال عاشقش بود!
اما مادرش خوب چیزی بهش گفته بود، اینکه اون پسر یه استریته به تمام عیاره!
پس بهتر بود خودشو با فکر کردن بهش عذاب نده، بکهیون قبول کرده بود که چانیول رو فقط دوست داشته باشه، هیچ انتظاری نداشت.
تلخندی زد و نفس عمیقی کشید.
-هی بیدار شید، یه صبحونه ی توپ براتون درست کردم!
با صدای بلند چانیول هر چهار نفر از خواب نصفه نیمه اشون پریدن و با حالت منگی به پسری که با انرژی تموم به صبحونه دعوتشون کرده بود زل زدن.
کیونگسو چنگی به موهاش زد و با صدای بلندی عربده کشید:
-من اگه نخوام صبحونه بخورم بااااید کیوووووو ببینم؟؟؟جونگین با حالت زاری کیونگسو رو به آغوش کشید شروع کرد به غر زدن.
-بیا بکشیمش چالش کنیم کیونگ، من دیگه نمیتونم!
بکهیون خنده ی کوتاهی به وضعیت اون دوتا کرد و بی میل از روی کاناپه بلند شد.
-چانیول، ما خسته ایم باید بخوابیم!
چانیول لبشو به دندون گرفت و گردنش رو کمی خاروند.
-پس شب خیلی توپی بوده که اینجوری از پا افتادین...یه دونه من انرژی دارم!
جونگین یه ابروشو بالا انداخت و پرسید:
-مگه تو با اون دختره نرفتی؟!
چانیول هووف کلافه ای کشید و روی یکی از صندلیا پشت میز نشست.
-پریود شد!
YOU ARE READING
" I Am Not Your Brother " [Uncomplete]
Fanfiction•¬کاپل: Chanbaek | Kaisoo •¬ژانر: Romanc | Smut | Comedy •¬خلاصه: چی میشه اگه کراش بچگی بکهیون بعد سال ها بر گرده دوباره به همسایگیشون ؟ خب این شاید خوب باشه اما نه تا وقتی که کراشش خیلی مردونه و برادرانه بخواد براش دوست دختر پیدا کنه! ═ ∘♡༉∘ ═ #lim...