از زبون ا/ت
چشام اروم باز شدن..... توی یع اتاق غریب بودم .... من کجام؟ وقتی یکم بلند شدم سرم به شدت درد گرفت
_ آییییی این دیگه چه دردی هست اَه؟
بعد از اینکه یکم سر دردم خوب شد تصمیم گرفتم برم بیرون اتاق حداقل بفهمم کجاست اینجا....... اروم در رو باز کردم ساعت ۶ بود پس صاحب خونه هنوز بیداره.....
_ ببخشید کسی اینجاست؟........... آهای.....
N: ا/ت
_ نامجون؟ اینجا خونته؟ ..... چقدر خوشگله
N: یعنی تو اصلا حدس نزدی اینجا خونمه؟
_ نه چرا؟ اصلا من برای چی خونتم؟
N: پس یادت نمیاد از دیشب؟
که یکم فکر کردم ......
_ مت........ تو ........ آها خدای من هق هق ..... نامجون...
که نامجون اومد پیشم و منو بغلم کرد
N: هی باید خودت رو کنترل کنی
_ اگه تو نبودی من تا الان یه بلایی سرم میومد هق هق هق
که نامجون منو نشوند روی کاناپه......
N: هی تو الان حالت خوبه و همه چیز خوبه باشه؟ نباید نفوذ بد بزنی
_ نزدیک بود بهم تجاوز کنه به بدنم دست زد هق هق
N: اما الان میبینی که هنوز باکره هستی البته اگه باکره بودنت با تهیونگ شکسته نشده باشه
_ نامجون به تهیونگ بگیم؟N: نه اصلاااااا چون یه بلایی سر خودش و اون مرتیکه میاره اصلا فکرشم نکن و فقط باید بین ما دوتا بمونه
_باشه هر چی تو بگی .... مرسی که هستی....
که لبخند چال گونی بهم تحویل داد
N: خب ..... حالا چیکار کنیم
_ مممم خب میخوام کتابهات رو ببینم
N: پس میدونی که کتاب دوست دارم
_ کی هست که ندونه
N: باشه بیا
از زبون جیمین
P: ا/ن من میخوام زنگ بزنم به ا/ت
که یهو ا/ن از آشپزخونه اومد بیرون
# چرا اونوقت؟
P: اوووو بیبین کی حسودیش شده
# نه خیر آقای کاملا منحرف فقط میخواستم بدونم چرا میخوای به بهترین آجیم زنگ بزنی
P: بده حالش رو بپرسم؟
# خب نه.... آره بهش زنگ بزنم منم یه هفته ندیدمش
P: باشه پس بهش زنگ میزنم
از زبون ا/ت
_ واییییی نامجون خیلی باحالی اییی شکمم.... البته جونگ کوک یه بار بهم گفت
N: اعععع کی ؟
_ اخه یه بار باهم تصویری زنگ زدیم و در مورد شکستن عینکت بهم گفت .... پس بخاطر همین رانندگی نمیکنی
N: دقیقا
که گوشیم زنگ خورد
N: کیه؟
_ جیمین داره تصویری زنگ میزنه
N: خب جواب بده
_ باشه
P: اووو سلام ا/ت خوبی؟..... خونه نامجون هیونگی؟_ سلام شوهر خواهر چطوری؟ ..... خیلی باهوشیاااا خوب هیونگت رو میشناسی
N: سلام جیمینP: اووووو شوهر خواهر شدم رفت از الان.... سلام هیونگ چیزی شده
N: نه چیزی نیست همینجوری ا/ت رو اوردم اینجا
P: میدونی اگه تهیونگ بفهمه پوستت کندست
_ پس بهش نگو
# اعععع چرا
_ سلام اجی چطوری
# خوبم قربونت همه چیز خوبه؟
_ اره نگران نباش خوش میگذره اونجا؟
# الان داری تیکه میندازی؟..... سلام جونی چطوری
N: خوبم چه خبرا خبر دست شما دوتاست
ESTÁS LEYENDO
I CAN'T WITHOUT YOU
Romanceتهیونگ آیدل مشهور و موفق دیوانه وار عاشقت بشه ولی روزگار و سرنوشت باعث بشه این عشق زیاد موفق نباشه فکر میکنی اخر این عشق خوب هست یا بد می تونی تا اخر راه به این سختی با تهیونگ باشی شاید سرنوشت چیز دیگه ایی بخواد