⚜Part twenty:kill the real basilisk 🐍

69 24 12
                                    

باسیلیسک واقعی رو بکش🐍🩸
⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜

لوهان:بنظرم باید با بک میرفتیم.

دیو:قیافشو دیدی که ..نمیشد از این عصبانی ترش کرد.

همونطور که کنار هم به طرف سالن اصلی قدم می‌زدن، بینشون یکسری حرف هم ردو بدل میشد.

دیو:امروز سهون رو دیدی؟

لو متعجب برگشت سمتش:چطور؟

دیو:چون خودم به شخصه ندیدم نمیدونم واکنششون چیه؟یکم نگرانم چانیول رو که یادته..؟

لوهان با یاد اوری رفتار چان حرصی شد و گفت:منکه به حساب اون دو جسمی بی خایه میرسم اما اگه سهون هم به بک تهمت دروغگو بودن بزنه باهاش بهم میزنم!!

دیو:چی!!!
دیو مقابلش قرار گرفت:تو با سهونی...یعنی باهم!!

لوهان:فکر میکردم واضح !!

دیو سر تکون داد:واضحه بله واضحه از هم خوشتون میاد اما نه خبر نداشتم دوست پسر همین؟!

لوهان لبخند شرمنده ایی زد:او...

:او خدای من!!

با صدایی که شنیدن سرشونو به طرفش برگردوندن و با دنبال کردن نگاه اون شخص به صفحه بزرگ‌ بالای سالن انداختن. وقتی چشمشون به صفحه نمایش افتاد شوکه شدن!!!

دیو:بک!!

لوهان:چرا هیچ غلطی نمیکنه؟!!!

ظاهرا صفحه نمایش مبارزه بین بک و باسیلیسک رو نشون میدادو بک داغون شده بود که این غیر ممکن بود. هر چقدر کتک بخوره با ضربه هایی که بک میزد باید یک چیزی میشد؟!

لوهان:چرا اون مار چیزیش نمیشه؟!

کای:تا الان سیصدتا ضربه خورد اما هیچ واکنشی نشون نداد!!؟

با حرف کای تازه متوجه حضور دو نفر دیگه کنارشون شدن دیو دوباره با تعجب به صفحه نمایش نگاه کرد. یکم به رفتار و حرکاتشان نگاه کرد کلی داشت به مغزش فشار میورد نمیفهمید بکهیون چش شده و اونجا بود که متوجه ماجرا شد..

دیو:او شت!!
با شوک برگشت طرف لوهان:اتاق شبیه ساز رو دستکاری کردن!!!

لوهان:چیکار کردن؟!

دیو:ببین..
به صفحه بزرگ نمایش اشاره کرد که دقیقا همون لحظه بکهیون به مار ضربه زد ولی بازم بی واکنش باسیلیسک پرتش کرد عقب:اون باسیلیسک روی مرحله جاودان یعنی به هیچ عنوان نمیمیره.

سهون:چرا باید بزارنش روی لول جاودان؟!

و لوهان سریع جملش رو تصحیح کرد:اصلا چرا باید لول جاودان داشته باشه؟!

⚜The Real Charlie angels{season 1}⚜Donde viven las historias. Descúbrelo ahora