***
با زدن رمز، در رو باز کرد و کولهش رو روی صندلی گذاشت و برای گرفتن دوش کوتاهی به طرف حموم گوشه اتاقش حرکت کرد.
تمام طول حموم تنها به این فکر گذشته بود که "چطوری باید موضوعی که دکتر کیم گفت رو با این پروژهم ترکیب کنم؛ اون سوال میتونه کمکی به فهمیدن گرایشم بکنه؟"
تیشرتش رو به تن کرد و حولهش رو روی سرش انداخت و همین طور که به طرف صندلیش حرکت میکرد موهاش رو خشک میکرد.
-شاید یکم دربارهش تحقیق کنم یک ربطی بینش پیدا کنم.
کتش رو که روی دسته صندلیش گذاشته بود، برداشت و همین طور که روی صندلی مینشست، اون کاغذ رو از جیبش بیرون کشید و روی میزش گذاشت.
چراغ مطالعه و لپتاپش رو روشن کرد و حوله رو از روی سرش برداشت.
با خستگی دستی روی صورتش کشید و به اون کاغذ کاهی رنگ خیره شد.
-دکتر کیم گفت وقتی رسیدم خونه بازش کنم.
نفسش رو بیرون فرستاد و با تکیه دادن به پشتی صندلی میخواست تاهای اون کاغذ رو باز کنه که با صدای سیستمش، توجهش به تماسی که باهاش گرفته شده بود جلب شد.
با دیدن اسم فردی که باهاش تماس گرفته بود، لبخندی زد و تماس رو وصل کرد.
-ببین بالاخره کی جواب تماسهاش رو داد!
با همون لبخندی که به چهره داشت، براشون دست تکون داد.
-اوه نمیدونی چقدر باهات تماس گرفتیم... کجا بودی که جواب مادر پدرت رو نمیدادی؟
خنده ریزی به مادرش کرد و ازشون معذرت خواست.
-تازه از جلسه مشاورهم با استادم برگشتم... اینترنتم خاموش بود نمیدونستم باهام تماس گرفتین.
+پس حسابی امروز خسته شدی... اونجا باید حدودا نیمه شب باشه نه؟
نگاهش رو به ساعت دیواری بالا سرش داد و سرش رو به معنی نه تکون داد.
-تازه ساعت نه شده... اتفاقی افتاده که باهام تماس گرفتین؟
+مگه حتما باید چیزی بشه که با پسرمون حرف بزنیم؟
جونگ کوک لبخندی زد و کمی صندلیش رو حرکت داد تا راحت تر باشه.
-الان حتما خیلی سرت با پروژههات شلوغه؛ خیلی به خودت سخت نگیر عزیزم.
سرش رو برای پدرش تکون داد.
-نگران نباشید حواسم کامل به خودم هست.
با دیدن لبخند رضایت اون دو نفر، به صندلیش تکیه داد.
-مادر، پدر... کی قراره دوباره از نزدیک ببینمتون؟
DU LIEST GERADE
⌠ Sex Therapist⌡ ᵛᵏᵒᵒᵏ-ᵏᵒᵒᵏᵛ
Fanfiction┋⑉ 𝖭𝖺𝗆𝖾: SexTherapist ┋⑉ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: Criminal_Medical_ BDSM_Verse_Angst_ Smut_Romance ┋⑉ 𝖢𝗈𝗎𝗉: #VKOOK & #KOOKV ┋⑉ 𝖴𝗉𝖳𝗂𝗆𝖾: هفتـهای یـک پـارت ┋⑉ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: Taehyun | @Never_FU یک دانشجوی سکس تراپی، به اجبار موضوعی رو برای پروژهش که...