The Real Omega

༺ Part 4 ༻

سلام قند عسل های من👋
واقعا ببخشید نتونستم به موقع اپ کنم.
اینقدر این هفته اینقدر امتحان و آزمون داشتم که حتی وقت سر خاروندن هم نداشتم.
امیدوارم از پارت جدید خوشتون بیاد.

تهیونگ ترسیده از اینکه عموش پیداش کرده لبش رو گاز گرفت و اب دهنش رو به سختی قورت داد.

جونگهیون پوزخند ترسناکی زد و گفت :

_ کارمون راحت تر شد هیونگ. موش خودش افتاد تو تله.

جونگ کوک هم مثل جفتش پوزخندی زد و آروم دم گوش تهیونگ گفت :

_ هرچی که شد نباید بیای بیرون بیبی باشه ؟ هر صدایی هم که شنیدی به هیچ عنوان پات رو از اتاق نمیزاری بیرون.

_ ا..اما عموم ح..حتما اسلحه داره. خطرناکه

جونگهیون بوسه ای به پیشونی تهیونگ زد و گفت :

_ ما چیزیمون نمیشه بیبی نگران نباش باشه ؟

_ اما..

جونگ کوک بوسه ای به لب های نرم تهیونگ زد و گفت :

_ پسر خوبی باش و رو حرف الفاهات حرف نزن هوم ؟

تهیونگ خجالت زده گوشه لبش رو به دندون گرفت و آروم با سرش تائید کرد.

جونگهیون دستی به سر امگاش کشید و با گفتن "پسر خوب" همراه با جونگ کوک اتاق رو ترک کرد.

عموی تهیونگ همراه با الفایی که میخواست تهیونگ رو بهش بفروشه تو حیات منتظر بودن امگا با پای خودش بیاد بیرون.

سون هی (عموی تهیونگ) رو به شریکش گفت :

_ یه بار که تنبیهش کنید دیگه جرئت نمیکنه فرار کنه.

الفا نیشخند کثیفی زد و گفت :

_ از رام کردن امگاهای سرکش خوشم میاد.

_ امگای ما فقط برای الفاهای خودش مطیعه!

سون هی با شنیدن صدای بم و عصبانی شخص سومی روش رو برگردوند و با دو چهره خشمگین روبه رو شد.

اخم هاش رو در هم کشید و گفت :

_ پس بگو اون هرزه چجوری پول اینجارو داده. واسه الفاها فاحشگی میکنه.

جونگ کوک با شنیدن این جمله قلنج گردنش رو شکوند و با صدای الفاییش گفت :

_ نشونت میدم هرزه کیه عوضی.

جونگهیون هم نیشخند ترسناکی زد و گفت :

_ کسی که به امگای ما توهین کنه زنده نمی مونه.

سون هی که از لحن الفایی جئون ها میلرزید گفت :

_ چ..چطور امکان داره ؟‌ ش..شما ها کی هستید ؟

( پارازیت :
چون جونگ کوک و جونگهیون الفای حقیقی هستن یعنی پدر و مادرشون هردو الفا بودن یسری قدرت های خاص دارن یکیشم اینه که سلطه الفا یا لحن الفاییشون میتونه رو الفا های عادی هم عمل کنه اما با شدت کمتر نسبت به امگا ها)