part 24

330 64 75
                                    

سرش رو روی میز جلوش گذاشته بود و از توی تاریکی به صفحه روشن تلوزیون جلوش زل زده بود
کم کم چشماش داشت روی هم میوفتاد که صدای زنگ خونش بلند شد.

-کدوم خری پشت دره..‌.

بلند شد و سرش گیج رف خودش رو به مبل رسوند و چشماش رو محکم بست.

دوباره صدای زنگ اومد و دستشو به دیوار گرفت و اروم اروم حرکت کرد.

به پشت در که رسید دستشو روی دستیگره گذاشت و بی جون لب زد: کیه؟

"منم ته، میشه در رو باز کنی؟

تهیونگ در رو اروم باز کرد و کنار رفت تا بوگوم وارد خونه شه.

بوگوم با دیدن این حالت ته پرسید:
"مستی؟

ته لبخندی از روی مستی زد و گفت:
+من؟ نههه

"معلومه

بوگوم وارد خونه شد و در رو بست دستشو روی بازوی ته گذاشت که ته دستشو پس زد
+بهم دست نزن

بوگوم چشماشو چرخوند و دنبال ته حرکت کرد و به سمت مبل رفت

"مگه نگفته بودم نباید نوشیدنی الکلی مصرف کنی؟
برداشتی برای من شش تا بطری ابجو خوردی؟

+میخواستم دوتا بخورم...اقای دکتر‌‌.

"اینو به عنوان دکترت نگفتم ته، به عنوان یه دوست میتونی به حرفم گوش بدی؟

ته سر جای اولش روی زمین نشست، و بدون اهمیت به بوگوم سرش رو به مبل تکیه داد، با حس کردن نگاه خیره بوگوم به سمتش برگشت و گفت:

+چیه؟

"هیچی

+پس چرا میخ شدی روم؟

"تا حالا کسی بهت گفته وقتی مستی خیلی رو مخی؟

+تو حالت عادیشم بهم گفتن
"تو حالت عادی بدتر برج زهرمار

تهیونگ زیر لب برو بابایی گفت و روشو برگردوند

+بوگوم.

"چیه؟

+امشب میمونی؟

"اره.‌..

+پس برو جاهارو درست کن خوابم میاد.

بوگوم پر رویی گفت و به سمت اتاق ته رفت.

صدای زنگ گوشی ته بلند شد

ته چشماشو باز کرد و تکیشو از مبل گرفت و به یمت میز خم شد و گوشیشرو برداشت

با دیدن اسم روی صفحه پوزخندی زد و گوشی رو جواب داد

+بههه سلام ایانننن ادلر

کوک با شنیدن لحن کشیده ی ته گفت:
-مستی؟

+به تو ربطی داره؟

کوک اهی کشید و گفت:
- ولش کن فردا حرف میزنیم.

𝐈 𝐝𝐢𝐝𝐧'𝐭 𝐟𝐨𝐫𝐠𝐞𝐭 𝐚𝐧𝐲𝐭𝐡𝐢𝐧𝐠Where stories live. Discover now