پارت بیست و نهم

267 77 22
                                    

لعنت بهش من هربار میام این و درست کپی کنم آپ بشه باز ورژن چانبک و میزنه
ب تکرار معذرت می‌خوام بچه ها
راستی این پارت و تقدیم میکنم به ارمیا ک تولدشه
هپی هپی هپی خیلی هپی ریدر دوس داشتنیم

+ کریس وو ؟؟

:زود برگرد و روی واقعیت و بهم نشون بده!!

زن جوان نیم نگاهی از گوشه‌ی چشم به مرد چینیِ کنار دستش انداخت، که لبخند ذوق زده‌ای از بعد دیدن شیو کریس صورتش رو روشن کرده بود.

خودش رو به سمت مرد،روی صندلی خم کرد و گفت :

_من نه ثروت کیم‌کای و میخوام و نه خودش و، اما تو میدونی برای چی نمی‌خوام اون امگا کنارش باشه؟!

سوهو با حالت متعجبی سمت زن برگشت.

:این سوال یهویی برای چیه؟

خودش رو عقب کشید اما ارتباط نگاهشون رو قطع نکرد.

_جواب بده...

:کای بهش ظلم کرد...قرار بود اونا رو از هم‌دور نگه داریم تا هم من از سهون مراقبت کنم و هم تو به خواستت برسی!

_نه!

:چی؟

_میخوام پیوندشون و از بین ببرم تا هرگز رنگ خوشبختی که من از دستش دادم و نبینن!

:نمیفهمم...این حرفا برای چیه؟

_تا الان نتونستی با کسی باشی چون خود واقعیت چیز دیگه‌ایه! آلفا‌های زیادی از زندگیت رد شدن اما...تو چرا اجازه دادی یه بتا دلت و بگیره؟؟

نگاه شکه شده‌ی سوهو به حدس مولان مُهر تایید زد.

:هدفت از گفتن این حرفا چیه؟!

_کای به دوستاش وابستست و عاشق سهونه! فکر میکنی اگه خوشبختی شیو کریس و ببینه، خوشحال نمیشه؟!

:این چه ربطی به کریس داره؟؟

_بتایی که انقدر راحت اسمش و به زبون بیاری نباید با حقه باعث پرت شدن حواست بشه، اینکه نمیخوای ادامه بدی و رابطتت با سهون و بیشتر از این به هم بریزی، به عهده‌ی خودته، اما نمیتونی وقتی من سرم گرمه گرفتن انتقام از اوناست،عاشق یکیشون بشی سوهو! بهت اخطار میدم!

𝑭𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 ➪ Revenir---Kaihun VersionNơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ