×مدیر اوه داره میاد...
۰۰اگه هیچ ایرادی تو کارت نباشه، دوبرابر پولی که خواستی و میگیری!
×قربان! ظاهرا تنها نیست!
۰۰یعنی چی؟
×یه مرد بلند قد هم کنارشه..
۰۰عکسش و بده!
۰۰کیم کایه!...اگه همراه هم شدن، هردوشون و برام بیار.
از شیشهی نیمه سرش رو خم کرد و گفت :
: میتونی بری استراحت، میخوام برای ناهار برم!
راننده با کمی دستپاچگی در سمت خودش رو باز و پیاده شد.
×میتونم برسونمتون!
کای از پشت سر نگاه دقیقی به چهرهی راننده انداخت و با نزدیک تر شدن به ماشین، رایحهی چوب سوخته و اضطراب، به شدت در بینیش پیچید.
اخمهاش رو در هم کشید و بازوی سهون رو لمس کرد، به یاد آورد اون کسی که با همین رایحه وارد خونهی امگاش شده بود.
نگاه متعجب سهون روش نشست و کای همون طور که به راننده خیره بود، درست کنار گوشش زمزمه کرد...
+بهتره زودتر بریم!
:بسیار خب...هروقت بهت نیاز داشتم خبر میدم باشه؟؟ فعلا..
از ماشین فاصله گرفتن و به سمت پیاده روی سمت دیگه ی هتل حرکت کردن.کای با حالتی جدی و اخمهای درهم، که امگا رو به یاد اولین برخوردشون در بیمارستان مینداخت، همون طور که بازوی سهون رو گرفته بود، با دست آزادش، شماره کریس روگرفت.
+ کریس!
+ ازت میخوام یسر به هتل بزنی و هویت رانندهی سهون و چک کنی!
+ تو گفتی جونگ کوک بوی چوب سوخته رو حس کرده، من همین احساس و نسبت به این مرد داشتم!
+ میدونم که بلدی چطور درست انجامش بدی پس، اجازه نده از دستت در بره.
+ خوبه...به تو میسپرم! فعلا
با تموم شدن تلفن، سهون بدون هدر دادن وقت، بازوش رو از دست کای آزاد کرد و رو به روش ایستاد.
توجهی به نگاه شیفتهی آلفا روی جزییات بدن و صورتش نکرد و کلافه پرسید.
: چرا کریس و فرستادی سراغ رانندم؟؟
یک قدم به امگا نزدیک شد.
+ اون شبی ک بهت حمله شد، روز بعدش من جونگ و کریس و برای تحقیقات فرستادم...
سهون وسط حرفش پرید و تشر زد.
: چطور به خودت اجازه دادی وارد خونم بشی؟؟
کای متقابلا از درک نکردن و بی اهمیتی که سهون در برابر نگرانیش به خرج داد، عصبی شد و با لحن کنترل شدهای فریاد زد.
![](https://img.wattpad.com/cover/294953059-288-k648435.jpg)
ESTÁS LEYENDO
𝑭𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 ➪ Revenir---Kaihun Version
Romance◈𝑭𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 ➪ #Revenir 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ➪ Kaihun 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 ➪ Romance, Angst , Smut , Omegaverse امگا آلفا پس چرا من رایحهٔ سکس و حس نمیکنم؟! تو من ما میدونیم نتیجهٔ عشقی که به تنفر تبدیل شده چیه؟؟ چند سالم بود؟ من و شبیه کی دیدی؟! چه شباهتی بین...