سلام به همتون:)
متاسفانه این یه پارت جدید نیست فقط چیزهاییه که به عنوان نویسنده این داستان لازم دونستم بهتون بگم.
اول از هر چیزی ببخشید که توی آپ کردن پارتها اینقد کم کاری میکنم و دیر به دیر آپ میکنم:") زندگی خیلی سخت شده:")
واقعا از ته دل میخوام این داستان رو تا آخرش پیش ببرم و کلی برنامه براش دارم ولی متاسفانه به خاطر کنکور و استرسهایی که بابتش دارم (و افسردگی هه هه) نمیتونم اونطور که میخوام بنویسم.
میدونم که این وقفههایی که بین پارتها ایجاد شده باعث شده که موضوع داستان رو یادتون بره و یه جورایی شمار خوانندهها هم افت کرده ولی از همه شماهایی که تا اینجا همراهیام کردید و حمایتهاتون رو ازم غافل نکردید یه دنیا سپاسگذارم:")🤎
اونقدر خوبید که دوست دارم با تکتکتون آشنا بشم^^راستش من هیچ وقت توی تموم کردن کاری خوب نبودم ولی اینبار حمایتهای شما این انگیزه رو بهم میده که لوتوس رو تا آخرش ادامه بدم.
خلاصه که قول میدم بعد از کنکورم برگردم و منظم پارتهای جدید رو آپ کنم (البته اگه تا اون موقع زنده بمونم lol)
و آلبوم هری هم خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگه بای.
Inaras🌱
YOU ARE READING
Lotus
Fanfictionگل نیلوفر نماد مذهب است؛ میپرستمت! نماد زیبایی و پاکی است؛ زیباروی معصوم من. نماد عشق است؛ نماد آن بوسهای که روی لبهایم کاشتی...