dear diary:eighth time

312 83 13
                                    

هم رو دیدیم.

اعتراف کردم.

شوکه شد.

خون روی گونه هام ریخت.

ترسید.

کریستال ها به زمین برخورد کردن.

عقب رفت.

ازش خواستم تنهام نزاره.

به سرعت ازم دور شد.

و من... رد شدم.

✨✨✨✨✨
خب سلام‌...لطفا به ارامی فحش دهید.

crystals for love</3 [minsung]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang