[ این قسمت : شرک ]
خونهی عمه بزرگ واقعاً هیچی از قصر کم نداشت. اونقدر بزرگ و درندشت بود که جونگکوک میترسید تهیونگ توش گم بشه برای همین خیلی نامحسوس پشت سر پسرخالش که درحال وارسی سوراخ سنبهها بود راه میرفت و چهار دنگ حواسش به همه چی بود که اگه یه وقت شیطانی چیزی قصد جونشون رو کرد با تفنگ نازنینش یه گلوله حرومش کنه.
_ خسته نشدی؟
لحظهای که حواسش پرتِ یکی از تابلوهای خونه شد با صدای تهیونگ به خودش اومد و سمت پسرخالش چرخید.
+ چیزی گفتی؟
تهیونگ چشم چرخوند و صاف تو جاش ایستاد.
_ میگم خسته نشدی اینقدر دنبال من راه افتادی؟ بابا خب شاید من بخوام دست تو دماغم بکنم یعنی چی همش زیرنظرم داری!
کلافه غر زد و جونگکوک در جواب اخم کرد.
+ مامانت بهت نگفته دست تو دماغت نکنی؟
تهیونگ دهن باز کرد که چیزی بگه ولی پشیمون شد و تنها با قیافهی پوکری دست به سینه ایستاد و تماشا کرد جونگکوک چطور با تأسف داشت براش سر تکون میداد.
+ گیگیلی درنیاری، شوت نکنی؟
_ بگو که جدی نیستی!
پسر بزرگتر که از حالت پوکر به اوج ناامیدی رسیده بود پرسید و جونگکوک لحظهای به حرفاش شک کرد اما وقتی صدایی از ته راهرو شنید سریع به عقب برگشت و اسلحهش رو برای یه شلیک عالی بالا نگهداشت.
+ کی اونجاست؟!
صدای ضعیفی از راه رفتن شخصی هر لحظه نزدیک و نزدیکتر به گوش میرسید پس تهیونگ هم سلاحش که یه ماهیتابهی خوشضرب بود رو تو دست چرخوند و آمادهی دفاع از ناموسش شد که با شنیدن صدای نرمی از پشت سرش آروم برگشت و به زیر پاهاش -جایی که یه بچه گربهی مشکی با چشمهای درشت آبی بهش زل بود- نگاه کرد.
_ آخی..
با چشمهای قلب شده، دلش قنج رفت و با سر خوردن ماهیتابه از دستش و صدایی که ایجاد شد جونگکوک شوکه از روی شونه به پسرخالش که زانو زده بود، نگاه کرد و ترسید نکنه بلایی سر پسر اومده باشه پس سمتش هجوم برد و بازوشو تو دست گرفت.
+ تهیونگ خوبی؟!
نگران پرسید و به نیمرخ پسر که در دنیای دیگهای به سر میبرد زل زد.
_ جونگکوک نگاش کن آخه!
تهیونگ مسخ شده با ذوق گفت و جونگکوک با گرفتن رد نگاهش به بچه گربهای رسید که با سر کج شده بهشون زل زده و آروم پلک میزنه.
البته که کوک هم دلش ضعف رفت و خواست به اون موجود نازنین ابراز عشق و محبت کنه ولی با شنیدن صدای پسر بزرگتر، حرفش تو گلو ماسید و چشمهاش تو حدقه گرد شدن.
YOU ARE READING
Crush | T.K
Teen Fiction[Completed] همه چی از یه کراشِ ساده شروع شد. جایی که تهیونگ پسرخالهی خبیثِ جونگکوکه و میخواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی میشه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! - عنوان: کراش. - وضعیت: اتمام یافته. - ژانر : کمدی...