/فلیکس/
-پس میتونم تورو مارک کنم؟
با شنیدن حرفش خون تو رگام یه بست.
الان یعنی اون حاضره بخاطره من از همه چیش بگذره؟
و عاشقمه؟
نگاهی به چشماش که با مهربونی پر شده بودن انداختم و تو همون تیله های مشکی جوابمو پیدا کردم.+ نه
رنگ نگاهش به تعجب تغییر کرد.
خوشحالم فهمیدم و الکی قبول نکردم.-چی؟ چرا؟
قبل از اینکه بفهمم اخم به ابروهام اورده بودم.
+ من عاشقت نیستم و حاضرم بمیرم تا بخوام چندین سال با یه دروغگو گره بخورم! حتی اگه تنها بمونم و بمیرم هم اصلا انتخابت نمی کنم مستر هوانگ هیونجین!
/هیونجین/
شنیدن حرفایی که با اون اخم می زد خیلی سخت بود اخه محض رضای ملاندا! خودش نمی دونه با اخم مردن فقط کیوتیه قیافشو افزایش میده؟!
نفهمیدم چی گفت و چی شد و کی حرفاش تموم شد اما وقتی به خودم اومدم که دیدم پشتشو کرده بهم و چماشو با همون اخمه لعنتی بسته.- هی جوجه! من نفهمیدم چی گفتی پاشو یه بار دیگه دلیلتو بگو
انگار با حرفم بهش برخورد چون سریع روشو سمتم کردو با انگشتای کوچکش که برای اولین بار واقعا ظریف بودنشون داشت تو چشمم فرو میرفت، تهدیدوارانه گونمو فشار میداد
+هی هی هی! جوجه خودتی!! و بیخیالش شو و فقط... بخواب!
یه لحظه...فقط یه لحظه دست از فکر کردن به جزئیاتش برداشتم و به چشماش نگاه کردم و همون کافی بود تا برق اشک رو تو چشمش ببینم!
ایندفعه نوبت من بود که اخم کنم.
سریع دستشو گرفتم و از گونم فاصله دادم.
کنار بدنش پینش کردم و خودمم روش قرار گرفتم جوری که صورتامون تو یه خط بود.- فلیکس داری گریه می کنی؟؟
نفس عمیقی کشید و اتصال چشمامونو قطع کرد.
+ نخیر...
نفسمو کلاف بیرون دادم و از روش کنار رفتم.
دستی به موهام کشیدم و نگاه اخری بهش که دوباره پشتش به من بود انداختم.
نمی فهمم چی شد که از اون جو صافت به اینجا رسیدیم؟
اینکه گفتم بزار مارکت کنم اذیتش کرد؟ انقدر بدش میاد؟«من عاشقت نیستم و حاضرم بمیرم تا بخوام چندین سال با یه دروغگو گره بخورم! حتی اگه تنها بمونم و بمیرم هم اصلا انتخابت نمی کنم مستر هوانگ هیونجین!»
YOU ARE READING
𝐖𝐢𝐭𝐡 𝐚𝐥𝐥 𝐨𝐟 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐝𝐢𝐟𝐟𝐞𝐫𝐞𝐧𝐜𝐞
FanfictionCouple: hyunlix & minsung & kookv&... Genre: vampire , romance , mprag, comedy «اینا با کیفیت ترین انسانای تازه فرستاده شده هستن.اگه هرکدومشون مد نظرتون هست بگین براتون امادش کنم» -اون جوجه کوچولو رو برام اماده کن +تو ازین به بعد صاحبمی؟ -یس بیبی،...