6

877 164 16
                                    


چقدر گذشته بود ؟! نیم ساعت ؟ کمتر یا بیشتر ؟!
نمیدونست ولی نقش چشمای اون پسر لحظه‌ای از جلوی‌ چشمای کریس کنار نمیرفت‌ ...
زیادی درد کشیده و مظلوم به نظر میرسید ‌...

تو‌ یه تصمیم ناگهانی‌ بلند شد و از پله ها پایین رفت ...
سوهو رو دید که نگران پایین‌ نشسته و پاهاشو از شدت استرس به زمین میکوبه ...

_اون بچه ... ؟

سوهو غمگین بود
_دیگه صدای جیغش نمیاد رئیس

قلب کریس دیووانه‌وار‌ میتپید ...
هر چیزی از اون پیر مرد کثیف برمیومد ... می ترسید اتفاق بدی افتاده باشه ... بدتر از اون چیزی که فکرشو میکرد .

سریع به سمت اون اتاق رفت و با لگد درو باز کرد ‌
مرد برهنه و پسرک بیجون‌ روی زمین بود ...
مرد عزم دخول‌ داشت ‌...
نفس راحتی بخاطر‌ به‌ موقع‌ رسیدنش‌ کشید ...
لگدی نثار مرد کرد که باعث شد روی زمین بیوفته ...

سریع سمت جیمین رفت و اونو توی آغوش کشید ...
جیمین در حالی که چشماش بسته میشد آروم لب زد : پاپا‌

کریس لبخند تلخی زد ... اون‌ کریس رو با پدرش اشتباه گرفته بود ... کریس با جیمین که توی آغوشش بود به سمت اتاق خودش رفت و اونو روی تخت خوابوند‌ ...میلیون ها ناسزا به خودش گفت و لباس مضحک تن جیمین و پاره کرد و یکی از لباسای خودشو تنش کرد .
پسر تو شوک بزرگی بود ... سِر و خواب بود ...
کریس همین طور به خوابیدن پسر نگاه میکرد ...
نفهمید‌ سوهو کی وارد شد ...

_رئیس

_هیش چیزی نگو سوهو چون خودمم نمیدونم‌ ... ولی فقط بدون نقش اون چشمای معصومش عذابم میداد .‌..
خودم مراقبشم‌ تا آخر عمرم‌ ... بگو یه دکتر بیارن عمارت ...
.
.
‌.
.

حرف زدن با دکتر خیلی طول نکشید اما روانشناس حرفای زیادی برای گفتن داشت .

_ این پسر تو شرایط افتضاحی بزرگ شده و با چیزی که من دیدم؟ حتی بزور حرف میزنه . امکان اینکه استرس پس از سانحه بگیره خیلی زیاده . به پدیده های ناخوشایند اطرافش زیادی واکنش نشون میده .
ترس زیادی داره ... وقتی دفترم افتاد زمین و صدا تولید کرد اون گوشاشو گرفت و نزدیک بود گریه کنه . کاملا مشخصه ریشه در کودکیش داره یا یه اتفاق بد که صدای وحشتناکی براش ایجاد کرده .
خیلی ساده و فکر میکنه همه مثل خودش ادم خوبی ان .
تنها توصیه ای که می تونم بکنم اینه که ازش مراقبت کنین و بهش محبت کنین و در این کار نم افراط نکنین چون از اونجایی که کسی رو نداره تو زندگیش ، شخصیت وابسته ای داره و اصلا خوب نیست این مشکل به یه اختلال تبدیل بشه .

_پس؟

_ پس برای ماه اول هر هفته یه سر به مطب من بزنین تا تحت مشاوره باشه . نیاز به مصرف قرص نیست فقط باید اجتماعی تر بشه و بهش اموزش داده بشه . من دیگه رفع زحمت میکنم .
کریس ممنونی گفت و سوهو پزشک رو بدرقه کرد

𝕟𝕠𝕥 𝕝𝕠𝕧𝕖 𝕟𝕖𝕧𝕖𝕣 𝕨𝕚𝕝𝕝 𝕓𝕖| ᴋᴏᴏᴋᴍɪɴWhere stories live. Discover now