بچه ها برای اینکه قاطی نکنید علامت هرکسو اولش بگم:
_ جونگکوک
+ جین
÷ تهیونگ
× جیمین
▪ هوسوک
= شوگا
@نامجون
/ یونجون
* خانوم جون
% آقاجونبقیم مهم نیستن اگه اشتباه بگیریدشون 😅
مرسی لتس گو 😎******************************
جین
+ چقدر خوشحالم روز تولدش یادش بود حوصله سوپرایز نداشتم
هوسوک چشماشو ریز کرد: خوشحال میشم بشنوم تو این چند وقت حوصله چیو داشتی
نیم نگاهی به جونگکوک کردم که دیدم داره بهم نگاه میکنه
یهو یکی خودشو انداخت پشتم: حوصله منو مگه نه بیب
خندیدم: آره لاو من همیشه حوصله تو رو دارم
× میشه بجای این مسخره بازیا بریم کادوهارو باز کنیم
÷ ندید پدید بزار همه بیان تولدت شروع بشه بعد
_ هوسوک یونگی کو؟
با تعجب برگشتم به جونگکوک نگاه کردم توقع نداشتم انقدر راحت موضوعشو پیش بکشه
▪دستشویی
÷ اوه اوه چه عاشق وقتایی که میرید دستشویی هم بهم میگید
▪ نخیر اُزگَل همین دو دقیقه پیش اینجا بود گفت دارم میرم دستشویی لیوانم میزارم آشپزخونه
نخیر از این دوتا هیچی در نمیاد انگار از همیشه عادی تر بودن
_ دیشب یونگی ساعت چند اومد خونه کارش داشتم زنگ زدم جواب نداد
تازه یادم اومد دیشب ساعت حدود ۴ که کابوس دیدم رفتم دستمو شستم اومدم دیدم جونگکوک پشت پنجرست پرسیدم چیه گفت یونگی تازه اومده خونه
من میگفتم این بشر مارمولکه ناراحتم میشه درصورتیکه من اصلا یادم نبود، به من بود میرفتم مستقیم میپرسیدم مشکل دارید یا نهبا دقت به هوسوک نگاه کردم: سه و نیم بود فکر کنم چیکارش داشتی؟
با جونگکوک بهم نگاه کردیم
_ هیچی مهم نیست
بعد از چند دقیقه یونگی اومد کنار هوسوک نشست
+ کجا بودی؟
همه برگشتن نگاهم کردن بااین هوسوک گفته بود ولی بازم نتونستم جلوی خودمو برای اطمینان پیدا کردن بگیرم پس نگاهاشون برام مهم نبود البته اینکه من شبیه این مارمولک نمیتونستم از زبونشونم حرف بکشمم بی تاثیر نبود
= دستشویی چطور؟
+ همینجوری یهو غیبت زد پرسیدم
@ جینی چطوره؟
به دست نامجون روی شونم نگاه کردم و لبخند زدم
+ خوبم هیونگ تو چطوری؟
ESTÁS LEYENDO
moon or star [Kookjin_jinkook]
Fanfic+ جونگکوک نرو + جونگکوک خواهش میکنم نرو + جونگکوک من بدون تو نمیتونم زندگی کنم وایسادم صدای گریه و هق هقش برام مثل ناقوس مرگه ولی من باید برم شاید اگه دو ماه پیش بود بیخیال همه چی میشدم و برمیگشتم میدوییدم سمتش بغلش میکردم و قول میدادم هیچوقت تنهاش...