کابوس

751 101 72
                                    

علامت شخصیت ها:

_ جونگکوک

+ جین

÷ تهیونگ

× جیمین

▪ هوسوک

= یونگی

@ نامجون

* خانوم جون

% آقاجون

******************************

جین

ماشینو پارک کردم و پیاده شدم که صدای گریه بچه ای شنیدم اطرافمو نگاه کردم که با دیدن یه جسم کوچیکی که با مشت به در یه خونه میزنه مواجه شدم؛ برف شدیدی میبارید و سرد بود؛ کاپشنمو جمع کردم و رفتم طرفش

+ هی کوچولو

برگشت سمتمو با چشمای خیسش نگاهم کرد، به لباساش نگاه کردم نازکتر از چیزی بود که تو این سرما سردش نشه

+ اینجا چیکار میکنی؟ سردت نیست؟

! اینجا خونمونه ولی کسی درو برام باز نمیکنه

+ شاید کسی نیست

! نه هستن بابام همین الان منو از خونه بیرون کرد

باگفتن این حرف دوباره اشکاش شروع شد با تعجب نگاهش کردم و پاشدم چندبار زنگ زدم به دورم نگاه کردم تو خونه باغ بودم و چراغ همه خونه ها روشن بود به خونه ای که جلوش وایساده بودیم نگاه کردم تا حالا ندیده بودمش با صدای در زدن بخودم اومدم و بازم به پسر بچه ای که شاید ۹_۱۰ سالش بود نگاه کردم؛ میلرزید پس سریع کاپشنمو دراوردم دادم دستش

+ بیا فعلا اینو بپوش یخ نکنی تا درو باز کنن

یهو گریش قطع شد و صداش سرد شد: باز نمیکنن

+ چی؟

! این در تا فردا باز نمیشه و من تا صبح این بیرون میمونم

+ تو از کجا میدونی؟

! اینام تنهام میزارن همونجور که جونگکوک گذاشت، همونجور که تهیونگ رفتو جیمین برنگشت

با شنیدن این اسما ازش تعجب کردم: تو جونگکوکو تهیونگو جیمینو میشناسی؟

برگشت سمتم و با اون چشمای سردش بهم خیره شد که دستپاچه شدم نمیدونم چرا ولی یه لحظه احساس ترس کردم؛ بیخیال جواب سوالم شدم و ادامه دادم

+ خب تو میگی تا فردا باز نمیکنن اینجا خونه منه بیا میریم اونجا یا اگه دوست نداری میتونیم بریم تو ماشینم

برگشتمو دیدم ماشینی که تا دو دقیقه پیش پارک کرده بودم نیست، با شنیدن صدای پوزخندش سمتش برگشتم

! فکر میکنی خیلی خوبی؟

+ چی؟

! چی باعث شده فکر کنی تو آدم خوبه داستانی؟ تو فقط یه قاتلی با دستای خونی

moon or star [Kookjin_jinkook]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora