اولین فامیل، دومین بوسه

606 105 70
                                    

علامت شخصیت ها:

_ جونگکوک

+ جین

÷ تهیونگ

× جیمین

▪ هوسوک

/ یونجون

*******************************

جین

تازه به خودم اومدم دیدم چند دقیقست به لب هاش زل زدم سریع نگاهمو آوردم بالا که دیدم کوک داره به لبام نگاه میکنه بدون اینکه حواسم باشه نیشم باز شد که جونگکوک نگاهشو به چشمام داد و لبخندش بزرگتر شد سرشو آورد نزدیکتر منم از خدا خواسته دیدم من راضی طرف راضی پس گور بابای ناراضی سرمو جلو بردم لبم نوک لباشم لمس نکرده بود که در زدن چشمامونو باز کردیم و از فاصله نزدیکه بهم خیره شدیم انگار تازه جفتمون فهمیدیم داشتیم چه غلطی میکردیم
سریع ازش فاصله گرفتم که باعث شد گوشه چسب زخم که دستش بود کشیده بشه و زخم اون ناحیه کنده بشه

+ آآآآآآییییییی

هول شده جلوی پام زانو زد: چیشد؟ خوبی؟

÷ هوی شما دوتا اون تو چه غلطی میکنید؟

_ دستتو بردار ببینم

▪جونگکوک سریع این درو باز کن

€ چیشده؟

× نمیدونم یهو جین داد زد

/ نکنه داره میکشتش؟ جین زنده ای؟

+ خفشو یونجون خوبم

دستمو برداشتم که دید داره خون میاد سریع یه پنبه روش گذاشت

= خب الان چرا درو باز نمیکنید؟

@ جونگکوک همین الان درو با کن

با صدای محکم نامجون جونگکوک پنبه رو دست خودم داد و رفت درو باز کرد که همه ریختن تو

▪چیشده؟

+ هیچی زخمم کنده شد

هرجاییو نگاه میکردم جز جونگکوکو اونم سرش پایین بود وقتی دستش به پوستم خورد از سرمای دستش لرزیدم ولی به روی خودم نیاوردم

× چرا این شکلی تو؟

₩ الهی من بمیرم برای همین اون لباسو پوشیدی؟

+ بیول تو روخدا دوباره شروع نکن گریه کردن میبینی که خوبم

_ تموم شد

زیر لب ازش تشکر کردم و دوباره لباسمو پوشیدم

× حوصلم پکید میاید برید بیرون؟

+ بیمارستان نوبت داریم

× خب بعدش بریم

_ خیر بعدش قراره.....

+ اوکی بعدش اومدیم میریم

به جونگکوک نگاه کردم و اخم کردم که فکر کنم فهمید که بهترین راه برای پیچوندنشون نگفتن بهشونه چون ساکت شد و دیگه چیزی نگفت

moon or star [Kookjin_jinkook]Où les histoires vivent. Découvrez maintenant