با سکوت طولانی مینهو سرش رو بالا آورد و نگاهش کرد
+ من...نمیدونم
جیسونگ با ناراحتی به مردش نگاه کرد
_ برگردیم خونه؟
مینهو نگاهی به آیو که با لبخند نگاشون میکرد انداخت و آروم سر تکون داد
دست امگا رو گرفت و بلند شد
تا خونه تقریبا هیچ حرفی بینشون رد و بدل نشد
جیسونگ فراموش کرده ببود کلید رو ببره پس زنگ در رو زدن و یه دفعه صدای هجوم چند نفر سمت در بلند شد
سونگمین چان و چانگبین هر سه آشعفته با دیدن جیسونگ نفس راحتی کشیدن▪︎ توی لعنتی کدوم گوری رفتی میدونی چقدر نگرا...
چان با دیدم مینهو حرفش رو قطع کرد و پوکر به دستاشون نگاه کرد
▪︎ اینهمه پدر مارو دراوردی که دو دقه ای برگردین به هم؟
سونگمین چشم غرهای به دوست پسرش رفت
× حالا ناراحتی؟؟
▪︎نه..نه معلومه که نه
جیسونگ چشم چرخوند
_ نظرتون چیه گمشین کنار بیایم تو
چانگبین زوجی که همچنان داشتن بحث میکردن رو کنار کشید تا مینهو و جیسونگ بیان داخل
چند دقیقه بعد هر ۵ نفر بی حرف توی سالن نشسته بودن
چانگبین و چانمین منتظر توضیح به مینسونگ نگاه میکردن و اون دوتا انگار که لال شده باشن هیچی نمیگفتن▪︎ نظرتون چیه یکیتون حرف بزنه
سونگمین چشم غرهای به چان رفت
× بذار راحت باشن ناراحتی حل شده مشکلشون؟
چان غر غر کرد
▪︎ باید تکلیفمونو بدونم
صدای خفهی جیسونگ بلند شد
* رابطمونو علنی میکنم
چانگبین که تا به حال ساکت بود از جاش بلند شد
& هان میدونی این تصمیمت یعنی چی؟؟ احتمال اینکه کمپانی بعدش نگهت داره خیلی خیلی پایینه
جیسونگ با دستای مشت شده سرش رو پایین انداخت
* میدونم
چانگبین ناباورانه به مینهو نگاه کرد
& واقعا داری اینکارو باهاش میکنی؟؟ مجبورش میکنی بین تو و کاری که عاشقشه یکیو انتخاب کنه و ادعا میکنی دوسش داری؟؟
چان شونهی چانگبین رو گرفت
▪︎ هی..آروم باش
هان میتونه برای خودش تصمیم بگیره
اگه انتخابش اینه...نگاهی به جیسونگی که با چشمای پر اشک به زمین نگاه میکرد انداخت
▪︎ حمایتش میکنیم
YOU ARE READING
𝑀𝑦 𝑊𝑜𝑟𝑠𝑡 𝐸𝑛𝑒𝑚𝑦/ ℎ𝑦𝑢𝑛𝑙𝑖𝑥
FanfictionCouple:Hyunlix, Chanmin, Minsung, chanbaek Author: NV Ganres: Omegaverse, fluff, Smut🔞 , daily life S: 1400.10.13 End: 1401.10.28 آپ: پنجشنبه ها لی فلیکس فن دو آتیشهی تری راچاست (بنگ چان چانگبین جیسونگ) جوری که تک تک آلبوماشونو داره و از زمان دبیو...