دو روز تمام گذشته بود و هیونجین هیچ اشارهای به شرطی که برای فلیکس گذاشته بود نمیکرد
انگار که بودن اون شرط اهمیتی نداره و براش فرقی نمیکنه اگه تا آخر عمرشون فلیکس رو همونجا نگه داره
فلیکس تصمیمش رو گرفته بود
نمیتونست تا ابد همینجا بمونه پس حداقل میتونست به شانسش امیدوار باشه
حدود یه ساعت بود که روی کاناپه منتظر برگشت هیونجین نشسته بود
با صدای چرخیدن کلید توی قفل در از فکراش بیرون اومد و بلند شد
هیونجین داخل اومد و در رو پشت سرش بست
با دیدن پسری که با استرس نگاهش میکرد یه لحظه تعجب کرد+ چیشده حالت خوبه؟
فلیکس سری تکون داد
_راجب شرطت...فکر کردم
هیونجین که متوجه موقعیت شد از نگرانی بیرون اومد و بل خونسردی سمت پسر رفت
+ خب؟
فلیکس سرش رو پایین انداخت
_ میذارم..انجامش بدی
هیونجین سر تکون داد
میدونست فلیکس دیر یا زود قبولش میکنه
نزدیک پسر شد تا جایی که فلیکس مجبور شد عقب عقب بره
به کاناپه که رسید تعادلش رو از دست داد و روش افتاد
هیونجین روش خیمه زد و آروم دستش رو روی گونهی پسر گذاشت و با انگشت شصت نوازشش کرد_ ا..الان؟
هیونجین خمار به لبهای پسر چشم دوخت و سرش رو نزدیکتر برد
+ چرا که نه؟ میخوام زودتر بهت نشون بدم که مال همیم امگای شیرینم
در تموم مدتی که توی کلبه بود این اولین بار بود که هیونجین مثل قبل و با محبت باهاش حرف میزد
گرگ امگا از مورد توجه آلفاش بودن هیجان زده شده بود و فلیکس به سختی میتونست جلوی بروزش رو بگیره
هیونجین بی حرف امگای زیبای زیرش نگاه میکرد
شدیدا دلتنگش بود و فقط یکم از آرامش وجودش رو میخواست
بوسهای روی پیشونی پسر گذاشت+ بازوم رو بگیر اگه دردت اومد فشارش بده
فلیکس با شک اینکارو انجام داد و با استرس به هیونجین چشم دوخت
آلفا سرش رو نزدیک گردن فلیکس
جایی که یکبار مارک کرده بود برد و عطر دیوونه کنندش رو داخل سینش کشید
زبونش رو به آرومی روی جای مارک امگا کشید و دندونای نیش بیرون اومدش رو روش تنظیم کردنفس امگا توی سینه حبس شده بود و محکم به بازوی هیونجین چنگ زده بود
با شکافته شدن پوستش و ورود دندونای آلفا به گردنش از درد چشمهاش رو بست و بازوی آلفا رو فشار دادهیونجین زهرش رو وارد خون پسر کرد و آروم دندوناش رو بیرون آورد
چند بار با زبونش روی جای زخم کشید و کمی عقب رفت تا به طرح مارک پسر نگاه کنه" طبق بخش توضیحات اگه یادتون باشه
مارک نوع اول به شکل جای دندونه و اگه گونن باشه خود ببه خود به شکل یه طرح خاص در میاد"
YOU ARE READING
𝑀𝑦 𝑊𝑜𝑟𝑠𝑡 𝐸𝑛𝑒𝑚𝑦/ ℎ𝑦𝑢𝑛𝑙𝑖𝑥
FanfictionCouple:Hyunlix, Chanmin, Minsung, chanbaek Author: NV Ganres: Omegaverse, fluff, Smut🔞 , daily life S: 1400.10.13 End: 1401.10.28 آپ: پنجشنبه ها لی فلیکس فن دو آتیشهی تری راچاست (بنگ چان چانگبین جیسونگ) جوری که تک تک آلبوماشونو داره و از زمان دبیو...