Part 2

904 144 3
                                    

جونگین
جونگین: چرا با هیونجین در افتادی جیسونگ
جیسونگ: مگه ندید که به فلیکس چی گفت؟
جونگین: چرا شنیدم ولی باید صبر می کردی فلیکس جوابشو بده
جیسونگ:چرا؟
فلیکس: چون اون عضو اکیپ مینهو هستش
جیسونگ: مگه اکیپ مینهو از زامبی و خون‌آشام  درست شده که ازش میترسید؟اصلا این مینهو کیه؟
فلیکس: اون همون پسری بود که کنار هیونجین ایستاده بود
جیسونگ: میخواین راجب این اکیپ بهم بگید
با فلیکس سرمون رو به نشونه مثبت تکون دادیم
جونگین: خب ببین این اکیپ از پنج نفر درست شده
بنگ چان،هوانگ هیونجین، کیم سونگمین، پارک الکسا و لی مینهو که سر دسته این اکیپ هستش
فلیکس: این اکیپ رو داخل مدرسه اکیپ جهنمی صدا میزنن
ولی تنها دلیلش مینهو و الکسا هستن
بقیشون کاری به کار بقیه ندارن
البته هیونجین فقط منو اذیت میکنه که دلیلش رو کسی جز پسرای اکیپ شون نمی‌دونه
جیسونگ: مگه مینهو و الکسا چیکار میکنن
جونگین: مینهو یه پسر خیلی سرد ولی با هوش بالا هست که پدرش صاحب بزرگترین شرکت دارو سازی کره هست
این پسره اینطوری هستش که اگه کسی با اون یا اکیپش در بیوفته در حدی زجر میکشه که آرزوی مرگ رو میکنه
فلیکس: الکسا هم همینطور هست پدر اون شعبه دوم کارخونه رو داخل آمریکا داره و الکسا بخاطر مینهو داخل کره هست همه مدرسه فکر میکنن که الکسا دوست دختر مینهو هست ولی یه بار که حرفای چان و مینهو رو شنیدم مینهو به چان میگفت که الکسا فقط در حد سکس پارتنر برام هست و هیچ علاقه ای بهش نداره
جیسونگ: الکسا این موضوع رو می دونه؟
جونگین: فکر نکنم،در مورد چان و سونگمین هم چان یه پسر خون گرمه. سونگمین هم همکلاسی خودمون هست و خیلی ساکت هستش
فلیکس: فقط امیدوارم جیسونگ که مینهو بخاطر اینکه تازه واردی کار به کارت نداشته باشه وگرنه بدبختی
جیسونگ: نمی‌خوام بهش فکر کنم بریم سر کلاس




هیونجین
وارد بار شدم و سمت پسرا رفتم
هیونجین: سلام
چان:سلام
عجیبه چرا الکسا نیومده
هیونجین: مینهو الکسا کجاست؟
مینهو: پدرش اومده برای دو روز کره این دو روز مدرسه نمیاد و همینطور پیش ما
سرمو تکون دادم
هیونجین:خبری هست که هیچ کدومتون الکل نمیخوره
سونگمین: دوتا مورد هست
یک،منتظر تو بودیم
دو،چرا از سال پیش تا حالا انقدر اذیت فلیکس میکنی؟
هیونجین: برای جواب شماره ی یک ممنون که منتظر موندید برای شماره دو هم  لازم نمیدونم جواب بدم
مینهو: ازش خوشت میاد مگه نه؟
هیونجین:چی میگی مینهو من از اون خوشم بیاد عمرا
چان : من بعید میدونم آخه تیک تاک گوشیت فقط فلیکس هستش
هیونجین: از اون خوشم نمیاد به چه زبون بگم
مینهو: اعتراف کن دیگه
هیونجین: من خوشم نمیاید از اون جوجه کوتوله حالا هم خداحافظ
از بار زدم بیرون
سوار ماشینم شدم و رفتم سمت پارکی که زمانی عصبی میشم میرم
روی یه صندلی نشستم
نمیدونم یعنی واقعا دوسش دارم؟
چانگبین: هیونجینا حالت خوبه؟
سرمو بالا اوردم و بهش نگاه کردم
چانگبین بود
تنها دوستی که به جز بچه‌ های اکیپ داشتم
هیونجین:نه خوب نیستم
چانگبین : چرا چیزی شده:؟
هیونجین: آره
چانگبین: چی شده؟
هیونجین؟ بچه ها گیر دادن که من روی فلیکس کراش دارم
چانگبین:اوه
هیونجین: نمیدونم چیکار کنم چانگبینا
یهو یه فکری به سرم زد
به چانگبین نگاه کردم
هیونجین: حاضری بهم کمک کنی؟
چانگبین:معلومه
هیونجین: قبول میکنی تظاهر کنی دوست پسرمی؟
چشماش اندازه گردو شده بود
هیونجین: لطفا چانگبینا
چانگبین: باشه
لبخندی زدم و بغلش کردم
هیونجین: ممنون،واقعا ممنونم
چانگبین: خواهش میکنم
هیونجین: فردا به بچها میگم که دست از سرم بردارن،اشکالی نداره؟
چانگبین: نه اوکی هست از اونجایی که همکلاسی هستیم هر چند وقت یکبار بهت میگم عزیزم و اینجور چیزا
سرمو به بالا پایین تکون دادم
چانگبین: درضمن بلند شو برو خونه ساعت از یک گذشته
هیونجین: باشه،فردا میبینمت شب بخیر
چانگبین: شب خوش




چان
با سونگمین و مینهو داخل حیاط مدرسه نشسته بودیم و حرف میزدیم که هیونجین به جمعمون پیوست
هیونجین: سلام بچه ها
مینهو: سلام بر جناب سادیسمی
هیونجین : من سادیسمی نیستم
مینهو: اگه نیستی چرا کسی رو که روش کراش هستی رو اذیت میکنی
هیونجین: من از اون پسره لی فلیکس خوشم نمیاد به چه زبون بگم
سونگمین: چطوری حرفتو باور کنیم؟
هیونجین: چون من دوست پسر دارم
چشمای سه تامون اندازه تخم مرغ شده بود
چان:یعنی چی؟چرا به ما نگفتی؟اصلا طرف کی هست؟
هیونجین:چون اگه میگفتم دست از سرم بر نمیداشتید
طرف هم آشنا هست تو و مینهو میشناسینش
مینهو:خب کی هستش؟
هیونجین:سو چانگبین که نیمکت جلویی تو می‌شینه مینهو
به مینهو خیره شدم اونم به من
مینهو: ولی شما باهم اصلا حرف نمیزدید
هیونجین: داخل مدرسه حرف نمی‌زنیم بیرون مدرسه تا دلتون بخواد حرف میزدیم
سونگمین: هیونگ تا حالا سکس کردید
هیونجین: آره
هیچ کدوممنون دیکه حرفی نزدیم
چند دقیقه بعد اون پسر سنجابی با فلیکس و جونگین وارد مدرسه شدن
اون سنجابه با اخم بهمون خیره شد و زیر لب چیزی زمزمه کرد که مطمعنم چیزی جز فحش نبوده و داخل مدرسه رفت
مینهو: اسباب بازی جدید پیدا کردم
چان:ولش کن مینهو تازه وارده از هیچی خبر نداره
مینهو: خبر داره خوب هم خبر داره چون دیروز بهد از اون اتفاق داخل سالن غذا خوری جونگین و فلیکس براش راجب اکیپ گفتن
هیچی نگفتم
چند دقیقه بعد ماشین راننده الکسا،اون رو پیاده کرد و رفت
الکسا: سلام بچها
مینهو: مگه قرار نبود این دو روز پیش پدرت باشی؟
الکسا :قرار بود ولی یه مشکل پیش اومد که پدرم برگشت آمریکا
مینهو: اوکی
با در اومدن صدای زنگ با هم به سمت کلاسامون رفتیم.....

سلام به همه میدونم پارت ها کوتاه هستن ولی چون اول های فیک هست تند تند می زارم یا روزی یکی یا دوتا امیدوارم خوشتون اومده باشه کامنت و ووت هم فراموش نشه

For the first timeWhere stories live. Discover now