For the first time

Part 14

Writer

با رسیدن به انبار ماشینش رو پارک کرد و وارد انبار شد،همه بادیگاردها با دیدن مینهو به سرشون رو خم کردن،مینهو به اون ۵تا مرد که بیهوش شده بودن و همینطور که به رئیس شون نگاهدمیکرد گفت

مینهو:بیدارشون کنید

ته جو با شنیدن این حرف به چند نفر اشاره کرد و اون ها آب یخ رو روس صورتشون خالی کردند

رئیس شون نگاهی به مینهو انداخت

مینهو:میخواستی ببینی من کدوم خری هستم؟

و شروع کرد به بالا زدن آستین های پیراهنش کرد

مینهو:الان بهت نشون میدم

و به اون مرد حمله ور شد مشت های دردناکش رو روی صورت اون مرد خرفت پیاده میکرد بعد از ده دقیقه زدنش و نابود کردن صورت و البته شکستن چندتا از دندون هاش همینطور که روی شکم اون مرد نشسته بود دستشو به سمت ته جو گرفت

مینهو:چاقو
ته جو:قرب-
مینهو:چاقووو

ته جو چاقویی که داخل کتش نگه داشته بود رو به مینهو داد

به محض گرفتن چاقو روی صورتش خطی انداخت و با شنیدن فریاد اون مرد نیشخند عصبی زد،نوک چاقو رو روی گلو مرد قرار داد و شروع کرد به بردن چاقو به سمت پایین

مینهو:که میخواستی به اموال من دست درازی کنی
اما میدونی چیه؟من روی چیزی که برای منه خیلی حساسم

و با گفتم آخرین کلمه چاقو رو محکم به دیک مرد کوبید و باعث شد فریاد اون مرد بلند تر از همیشه بلند شد،از روی شکم مرد بلند شد و رو به ته جو کرد

مینهو: تمام بلا هایی که سر این مرد آوردم سر بقیه شون هم بیار البته

نگاهی به اون چهار نفر که با وحشت بهش نگاه میکردن داد و حرفش رو کامل کرد

مینهو:فقط عقیمشون نکن

از انبار خارج شد و همینطور که به سمت ماشینش می‌رفت پیراهن سفید مردونه ای که الان با خون رنگی شده بود رو از تنش خارج کرد و با اون خون روی دستاش رو پاک کرد،با رسیدن به ماشین در صدوق عقب رو باز کرد و تیشرت مشکی رنگش رو پوشید و بعد از سوار شدن به سمت بیمارستان راه افتاد

با رسیدن به بیمارستان ماشینش رو پارک کرد و وارد بیمارستان شد سمت پذیرش رفت تا از اون شماره اتاق رو بپرسه که یک نفر به شونش زد به سمت اون فرد برگشت و با پدرش و یونگی مواجه شد،کمی سرش رو خم کرد پدر مینهو با نگرانی پرسید

سوجون:اینجا چیکار میکنی؟حالت خوب نیست؟
مینهو:نه پدر،جیسونگ اینجاست اومدم پیش اون
یونگی:مگه چش شده؟

روشو به یونگی کرد و چیزی نگفت،و با این روش به پسر روبه‌روش فهموند که نمیخواد راجبش حرف بزنه