Part 8

772 121 15
                                    

Minho

از بچگی از مسافت های طولانی خوشم نمیومد اما چه میشه کرد به هرحال با بچه ها بودن حال میده بهترین هتل تایلند برای بچه ها رزرو شده بود
کل مدرسه داخل لابی هتل بودیم تا تکلیف اتاق ها مشخص شه

آقای مین:خب بچه ها انتخاب هم اتاقی با خودتون هست

همه زوج های مدرسه خوشحال پریدن کنار هم که آقای مین گند زد به خوشحالی شون

آقای مین:البته دخترا و پسرا جدا از هم

هیونجین سریع رفت پیش چانگبین

رفتم طرف چان هیونگ که بهش بگم بیا هم اتاقی شیم که

چان:خجالت بکش میخوای دوست پسرم رو ول کنم بیام پیش تو!!

به بچه هایی که می‌شناختم نگاهی کرم همشون هم اتاقی داشتن بهترین راه اینکه صبر کنم یکی بیوفته بهم

Jisung

فلیکس و جونگین با هم یه اتاق براشون براداشتن منو تک و تنها ول کردن صبر کردم تا ببینم که بهم میوفته

آقای مین:جیسونگ هم اتاقی نداری؟

جیسونگ: نه آقای مین

آقای مین: همراهم بیا یک نفر دیگه هم هم اتاقی نداره

دنبال آقای مین رفتم با دیدن اون فرد چشمام از حدقه زد بیرون آخه چرا لی مینهو اونم با چشای اندازه تخم مرغ نگاهم‌ میکرد
آقای مین:خب حالا برین ببینید کدوم اتاق خالیه

بدون اینکه چیزی بگم کنار هم راه میرفتیم تا به اتاقی که خالی بود رسیدم

در اتاق رو باز کردم و رفتم داخل مینهو هم دنبالم اومد

با دیدن تخت به رنگ گوجه در اومدم چرا تخته دو نفره بود بدتر از اون تخت با گل رز و اینجور چیزا تزئین شده بود نکنه ما دانش آموزا رو با زوج هایی که اومدن ماه عسل اشتباه گرفتن

به مینهو نگاه کردم دهنش باز مونده بود همون موقع نگاهش بهم افتاد آب دهنمو قورت دادم و نگا همو به اتاق دادم رفتم وسایلم رو گذاشتم کنار تخت و سریع از اتاق زدم بیرون سمت اتاق فلیکس و جونگین رفتم اونا هم تختاشون تزئین بود با این تفاوت که تختاشون تک نفره بود

جیسونگ: شما بی‌شعور ها منو ول کردید تا با اون لی فاکینگ مینهو هم اتاقی بشم
جونگین: جدی،تسلیت عرض میکنم

جیسونگ:تازه تخته هم دو نفره هست من چجوری کنار اون گربه بخوابم

فلیکس: باید بسازی و بسو...‌‌‌

آقای مین:ببخشید بچه ها مزاحم شدم ولی بیاین برین استخر

جونگین: چشم آقای مین

آقای مین از اتاق بیرون رفتم و جونگین با ذوق گفت

جونگین: شما رو نمیدونم ولی دلم لک زده برای آب تنی

For the first timeWhere stories live. Discover now