- Part 4 -

760 146 53
                                    

همین که هیونجین ، مینهو رو توی رستوران دید ، شروع کرد به غر زدن .

- هیونگ کجا بودی ؟ کلی مشتری داشتیم

+ یه مشکلی بود باید حلش میکردم ، برای فلیکس چیزی درست کردی ؟

- نه ، فراموش کردم ، خیلی مشتری داشتیم امروز

+ اشکالی نداره ، الان خودم یه چیزی درست میکنم

وقتی وارد آشپزخونه شد ، اول از همه نگاهش به جیسونگ خورد که درحال شستن ظرف ها بود .

+ جیسونگا ، امروز خیلی کار کردی ؟

- اوه ، برگشتی ؟ آره ، سر ظهر اینجا پر مشتری شد

+ آفرین ، نهار خوردین ؟

- نه ، فقط کار کردیم

+ خوبه ، یه نیم ساعت رستوران رو میبندیم نهار بخوریم ، جاجانگمیون میخوری ؟

- بله

+ باشه ، کارت که تموم شد برو استراحت کن ، من غذا رو آماده میکنم

وقتی مینهو پیشنبدش رو بست ، جیسونگ ظرف شستنش رو تموم کرد و خواست بهش کمک کنه .

باید خودش رو یه پسر فعال و زرنگ نشون میداد تا مینهو ازش خوشش بیاد و پول خوبی بگیره .

اما قبل از اینکه برای چاپلوسی به کمک مینهو بره ، متوجه زخم روی دستش شد .

با شوک دست زخمی پسر رو توی جفت دستش گرفت و با لحنی نگران گفت

- رئیس دستت زخم شده !

+ درسته ، یخورده زخم شده

برای مینهو زخم بی اهمیتی بود ، حتی به چشمش هم نمیومد چون قبلا زخم ها و دردهای بدتر از این رو تحمل کرده بود .

اما جیسونگ حسابی نگران شد . از توی جیب پشت شلوارش یه ورقه کوچولو درآورد و بعد از پاره کردنش مینهو تازه متوجه چسب زخم داخلش شد .

+ چیکار میکنی ؟

- برای اینکه زخمت کثیف نشه باید روش چسب بزنی ، اینجوری کمتر اذیتت میکنه

کاملا دلسوزی پسر رو درک میکرد ، حتما نگرانش شده بود ، اما چسب زخمی که توی دستش بود بچه‌گونه بود !

+ این طرح ها به سن و سالت میخوره که میخری ؟

- چرا نخوره ؟ بانمکه و کمک میکنه زودتر خوب بشم

یکم خجالت آور بود ، اما دلش نمیخواست توی ذوق جیسونگ بزنه ، برای همین اجازه داد چسب زخم بانمک بچه‌گونه ای که عکس گربه داشت رو روی دستش بزنه .

زخم دستش بخاطر مشت هایی که زده بود ایجاد شده بود و الان با چسب زخمی پوشونده شده بود که اصلا به روحیه خشنش نمیخورد .

- رئیسمون باید حواسش به خودش باشه

+ ممنون ، نیاز نبود

- مواظب خودت باش ، خوب نیست زخمی بشی

[ 𝐌𝐲𝐞𝐨𝐧𝐠𝐝𝐨𝐧𝐠 𝐒𝐭𝐫𝐞𝐞𝐭 𝐂𝐡𝐞𝐟 ]Where stories live. Discover now