[ ۱ سال بعد ]
رستوران مینهو از همیشه شلوغ تر بود و حالا دیگه مردم برای خوردن غذاهای این رستوران میز هم رزرو میکردن .
چون دیگه رستوران مینهو یه ساختمون کوچیک و قدیمی نبود ، حالا توی بهترین قسمت میونگدونگ رستوران داشت و رستورانش هم بزرگ و شیک بود .
- دو پرس جوکبال برای میز هفت
جیسونگ رسیدی که چاپ کرده بود رو مقابل دریچه متصل به آشپزخونه گذاشت و مینهو سریع برداشتش .
+ هیونجین دو پرس جوکبال آماده کن
- چشم هیونگهمزمان با سپردن غذا به هیونجین که به خوبی خودش آشپزی میکرد ، رسید رو به پنل کنار دریچه آویزون کرد تا بدونه باید چی آماده کنه .
- یا ، رستوران جدی شلوغ شده
چانگبین با شوک گفت و سریع ظرف های کثیفی که جمع کرده بود رو داخل سینک ظرفشویی چیند تا بشوره .
از شغل دولتی خوشش نمیومد ، پس نیروی جدید رستوران مینهو شده بود تا کنار زیبای قد بلندش وقت بگذرونه .
- چانگبینی خسته شدی ؟
- نه ، خوشگل من خسته شده ؟از اینکه توی محل کارش هم ' خوشگل من ' صدا زده میشد خوشش میومد ، پس با بانمکی خندید و جواب داد .
- وقتی چانگبینی کنارمه خسته نمیشم
توی آرامش کنار همدیگه کار میکردن و تنها کسی که بابت این لوس بودنشون اذیت میشد مینهو بود . البته دیگه عادت کرده بود ، چون خودش هم کنار معشوقه اش کار میکرد .
جیسونگ همیشه برای رفتن به سر کار بهترین تیپ های مد روز رو میزد و هیچوقت از یاد نمیبرد تا از زیورآلات استفاده کنه .
لباس های فیت تنش و گاهی هم جذب می پوشید و همیشه با گوشواره های صلیب و آرایش ساده ای برای چشم هاش ، استایلش رو تکمیل میکرد .- وای پسر ، هیکلشو ببین
با شنیدن این حرف از پسرهای نوجونی که جلوی پیشخوان بودن ، اخم ریزی کرد و با کلافگی نگاهشون کرد .
مثلا آروم حرف زده بود و حالا هم با لذت به رون های پاش و شلوار چرمی که بهش چسبیده بود نگاه میکردن .
- به چی زل زدی نفله ؟!
از این نگاه هیزشون خوشش نمیومد و با کلافگی بهشون توپید . برای همین لذت توی صورت پسرها سریع از بین رفت .
- باید چشماتو از جاش دربیارم ؟
- یا ، این چه طرز برخورد با مشتریه ؟!
- میز خالی نداریم ، گورتون رو گم کنیدجیسونگ با بی حوصلگی گفت و خودش تصمیم گرفت تا این دو پسر رو به رستوران راه نده . چون میز خالی داخل رستوران وجود داشت .
- یا ! این دیگه چه وضعشه ، بگو رئیست بیاد ببینم !
- اینجا خودم رئیسم !از اینکه اینقدر براش پرو بازی در میاوردن کلافه شده بود ، پس با اخم بیشتری بهشون زل زد و با جرعت قدمی به سمتشون برداشت تا نزدیک تر بشه .
YOU ARE READING
[ 𝐌𝐲𝐞𝐨𝐧𝐠𝐝𝐨𝐧𝐠 𝐒𝐭𝐫𝐞𝐞𝐭 𝐂𝐡𝐞𝐟 ]
Action[ سرآشپز خیابان میونگ دونگ ] کاپل 𝑴𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈 ~♡ پسر بزرگ خانواده لی ، بعد از باز کردن رستوران کوچیکی توی خیابان میونگ دونگ به سر آشپز اونجا معروف میشه ، اما گذشته تاریکش قصد رها کردنش رو نداره و برای اون به فاجعه تبدیل میشه . 𝐌𝐢𝐧𝐡𝐨 × 𝐉𝐢�...