همونجور که فلیکس هم میدونست ، برنامه های مینهو به شام خوردن ساده ختم نمیشد .
مینهو برای تخت خواب هم برنامه داشت و این رو جیسونگ هم میدونست ، چون خودش هم خیلی مشتاق بود .
پس با خیال راحت از شراب گرون قیمتی که مینهو خریده بود مینوشید و اهمیتی به مست شدنش نمیداد .
- دفعه اولمه از این شراب ها مینوشم ، جدی محشره
+ هروقت خواستی میتونی بگی بازم بخرم ، اگه بعضی وقت ها ولخرجی کنیم که چیزی نمیشه
از اینکه مینهو اینقدر خوب باهاش رفتار میکرد خیلی خوشش میومد ، پس یه برش دیگه گوشت خورد و مینهو هم توی سکوت خوردن پسر رو تماشا کرد .
- حالا که بهش فکر میکنم خیلی از دفعه اول هام با تو بوده ، اولین مشروب گرون ، اولین دزدی ، اولین چاقوکشی ، اولین مبارزه یاد گرفتن ، حتی اولین سکسی که ازش لذت بردم هم با تو بود .
نمیدونست چرا ، ولی خیلی از این حرف جیسونگ خوشش اومد ، برای همین لبخند گشادی روی لبش نشست . اوایلش یکم خجالت آور بود چون نشون میداد جیسونگ هم مثل خودش خلاف کرده ولی آخرین مورد رو دوست داشت .
+ بقیه لیاقتت رو ندارن ، برای همین نمیدونن چجوری باید باهات رفتار کنن ، من قول میدم درست رفتار کنم
- مگه چجوری باید با من رفتار بشه ؟
+ مثل شاهزاده ها
برای جیسونگی که همیشه توی زندگیش تو سری خور بود و همکارهاش و همکلاسی هاش تحقیرش میکردن ، این حرف مینهو خیلی غیرمنتظره بود .
برای همین شوکه شد . چون هیچوقت پیش خودش فکر نمیکرد لیاقت داشته باشه بقیه مثل شاهزاده ها باهاش رفتار کنن .
+ شاهزاده منی ، برای همین باید باهات مثل شاهزاده ها رفتار بشه . شاهزاده سنجابی
- جدی اینطوری فکر میکنی ؟
حالا که پسر به حرفش شک داشت ، مینهو لحنش رو بانمک کرد و شروع کرد به توضیح دادن .
+ آره ، باید صبح ها که بیدار میشی جلوت خم بشن و بگن " آقای شاهزاده بیدار شدین ؟ " برات قشنگ ترین لباس هارو بیارن و مدام قربون صدقه ات برن ، چون تو خیلی خوشگلی ، لپ های تپلت اونقدر بانمکه که همه باید صدات کنن " شاهزاده سنجابی " . صبحونه خوشمزه جلوت بزارن تا بخوری و وقتی هم دلت درد گرفت برات ماساژش بدن تا خوب بشه . اگه کسی اذیتت کرد سریع ادبش کنن تا دیگه جرعت نزدیک شدن به شاهزاده رو نداشته باشه ، بعد برات خوراکی های خوشمزه بخرن و لوست کنن
همین الانش هم مثل دیونه های عاشق مینهو بود و پسر با این حرف هاش حسابی جیسونگ رو احساساتی میکرد .
YOU ARE READING
[ 𝐌𝐲𝐞𝐨𝐧𝐠𝐝𝐨𝐧𝐠 𝐒𝐭𝐫𝐞𝐞𝐭 𝐂𝐡𝐞𝐟 ]
Action[ سرآشپز خیابان میونگ دونگ ] کاپل 𝑴𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈 ~♡ پسر بزرگ خانواده لی ، بعد از باز کردن رستوران کوچیکی توی خیابان میونگ دونگ به سر آشپز اونجا معروف میشه ، اما گذشته تاریکش قصد رها کردنش رو نداره و برای اون به فاجعه تبدیل میشه . 𝐌𝐢𝐧𝐡𝐨 × 𝐉𝐢�...