گام چهاردهم

141 17 0
                                    


پارک فمیلی

بعد رفتن جونگهون(اسم کاپلی که بکهیون روشون گذاشته) حتی یک ثانیه هم معطل نکرد، موبایلشو قاپید و شماره چانیول رو گرفت، با هر بوقی که میخورد یه فحش جدید که خودش اختراع کرده بود رو نثار روح دوست پسرش میکرد. و بعد از پنج تا بوق که برای بکهیون خیلی محسوب میشد صدای بم دوست پسرش تو گوشش پیچید.

/بهت گفتم باهام بیا نیومدی...میخواستی بازم بخابی مرتیکه...ببینمت یه گازی از گوشِت بگیرم به جای گوش گُنده دیگه بهت بگن گوش کَنده!

چانیول نتونست جلوی خنده اش رو بگیره:

/نخابیده بودم...تازه از حموم اومدم هنوز حتا صبحونه ام نخوردم...

/بدو پس...بیا اینجا کارتم دارم...داری میای ببین اون نونواییه طرف خونت بازه برام نون مغز دار و دونات بگیر....مغزش شکلاتی و فندوقی باشه...از اونایی که روشم فندوق داره ها...

/بذار یه قهوه بخورم... تا یه ساعت دیگه اونجام.

/نه نخور....بیا اینجا....بیست دقیقه نه کمتر نه بیشتر...نونم یادت نره..خدافض

حرفشو زد و قطع کرد بدون اینکه حتی به چانیول مجال خداحافظی بده.
شاید بکهیون با بقیه آدما جدی وسرد رفتار میکرد اما برای چانیول یه دوست پسر شیرین بود که حتی زور گفتناش هم به کیوت ترین شکل ممکن بود. دایره افرادی که این روی بکهیون رو‌ دیدن به چانیول و جونگین و خانواده خودش محدود بود و حالا انگار قرار بود شامل حال سهون هم باشه.
مثل همیشه با اخم و خیلی جدی حاضر شد و راه افتاد و اگه کسی میتونست داخل مغز پسر قد بلند بشه میفهمید جناب پارک زیر ماسک جدیت داره به لحظات پشمکی و چیزای صورتی و نرمولک فکر می‌کنه، شاید چانیول و بکهیون دو نفر آدم متفاوت و کاملا مستقل بودن ولی مطمئنا روحشون یکی بود.

/آخ جون نونم خریدی!!!!!....

لحن ذوق زده بکهیون بعد باز کردن در مثل همون بچه ی پنج ساله ای بود که یه بستنی گنده رنگی رنگی جایزه گرفته، همین باعث طرح لبخند رو لبای چانیول شد.

/سلام....ببینم نکنه نون میخواستی زورت میومد بری بخری گفتی بیام خونت؟

بکهیون که اگه میتونست تو پاکت شیرجه می‌رفت گیج نگاهشو به چانیول دوخت و فقط یه هاااااا از دهنش دراومد. دو ثانیه تحلیل حرف دوس پسرش طول کشید که به خودش اومد بازوی چانیول رو کشید داخل،

/بیا تو ببینم...کارم راجبه جونگهونه....اول بیا نونامونو بخوریم منم برات بگم...

چانیول گیج شده بود، مطمئن بود دور و برشون آدمی به اسم جونگهون وجود نداره، پس منظور بک چی بود؟

برای داشتن توWhere stories live. Discover now