صفحهٔ هفتم

1K 216 14
                                    

پزشکا و پرستارا گاها برای تفریح با هم می‌رن بیرون و من هیچوقت توی این دورهمی هاشون حضور نداشتم. سرم شلوغ بود. هنوزم هست. ولی مو کاراملی.

اون ازم خواست این بار منم باهاشون همراه شم من کی باشم که به مو کاراملیم بگم نه؟

دورهمی رو توی یه کافه رستوران بزرگ گرفتن که فضای خوبی داشت. از حال گرم اونجا خوشم اومد. چند تا میز بزرگ رو رزرو کرده و سفارش داده بودن که اونا رو به هم بچسبونن. در نهایت ما یک ردیف کامل برای خودمون داشتیم.

از اول تا آخر شب به خنده و خوش و بش گذشت. در حالی که بقیه از حضور من تعجب و البته استقبال گرمی کردن، من بیشتر متوجه عمق شوخ طبعی تهیونگ شدم.

تمام شب غرق خندوندن بقیه بود و با خنده‌های پهن و قشنگش که کنار گونه‌هاش دو تا انحنای خوشگل می‌نداخت، دلبری می‌کرد.

اون مشخصاً دل پاکی داشت و از هیچکس بدش نمی‌اومد. البته که هیچکس هم از این گولهٔ شیرین بدش نمی‌اومد!

طی یک حرکت ناگهانی تصمیم گرفتم که صورت حساب امشب میزمون رو من پرداخت کنم و حاضرم قسم بخورم بعد از اینکه به بقیه اینو اعلام کردم صدای داد و هوارِ خوشحالی و تعجب کادر کل اون محل رو لرزوند. همه ازم تشکر کردن و تهیونگ با صدای بلندش خواست که همه یه شات برای سلامتی جیبِ دکتر جئون برن بالا! این بار من بودم که بلندتر از هرکس دیگه می‌خندیدم و حس کردم که اون خنده همزمان با نشستن مو کاراملیم کنار من، به قلبم نشست.

در همین حال بودیم که سرپرستار پارک سؤالی پرسید: "دکتر کیم توی رابطه نیستی؟"

و لرزی که از تنم گذشت رو حس کردم. لعنت بهش. من چرا فکر نکرده بودم که ممکنه تو رابطه باشه؟! عرق سردی از پشت موهام تا آخرین مهرهٔ ستون فقراتم پایین رفت و بدنم یخ زد.

خدا رو شکر توی اون موقعیت کسی به صورت سفید شدهٔ من توجه نکرد و تمام نگاه‌ها روی اون بود.

نفسم داشت به شماره می‌افتاد که با شنیدنِ "نه." قاطع از زبون تهیونگ هوا رو با راحتی وارد ریه‌م کردم.

یکم بعد یه کارامل ماکیاتو سفارش دادم و وقتی که گارسون آوردش، گفتم اون روی جلوی تهیونگ بزاره. این بار یک خندهٔ شیرین کرد و بخاطر مستیِ نسبی‌ای که داشت خودشو پرت کرد تو بغلم.

منم کاملاً از موقعیت استفاده کردم تا از خوش دست بودن کمرش هم مطمئن بشم.

Caramel Hair Doctor | KOOKVWo Geschichten leben. Entdecke jetzt