•AV•

6

و باز هم مرگ من به دلیل عکس پارت:))

کوک : دیگه شورش در نیارین ته هم گفت که فقط به شوخی گفتم میخوام سکس پارتنرش باشم..

جیمین : اوکی

یونگی : خب بنظرم دیگه بازی بسه بحث خسته کننده شد هوا ام که داره تاریک میشه دیگه بریم اتاقامون..

ته : یونگی هوا ۵ ساعته که تاریک شده الان ساعت ۱۲ عه شبه ها

یونگی : حالا هرچی

جین : خب دلت میخواد بری توی اتاقتون پاشید بریم دیگه

نامجون : تو کجا جین تو میای اتاق خودمون؟؟

جین : نخیرم تو میری پیش تهیونگ جونت که سایزشو دیدی

کوک : هی جینِ بیشعور تو خودت بیار منو موقع دوش گرفتن دیدی

نامجون : جین؟؟کوک چی میگه؟؟

جین : نه نامجون ببین اشتباه شده من میخواستم توی مدرسه برم دوش بگیرم که یهو در حمومی رو وا کردم که کوک توش بود عمدی نبود که

نامجون : دیگه با من حرف نزن

جین : نه نامجون شب میام اتاق خودمون خوبه؟

نامجون : خب خوبه

جیمین : اینا دیگه چه سمی ان

جیهوپ : اگه دیگه بازی نمیکنید بریم

هانا : کجا بریم؟؟

جیهوپ : اتاقمون؟؟

هانا : اره موافقم بریم

جیمین : خب پس ددی پاشو بریم شروع کنیم ۶ راند باید زیاد زمان ببره

جین : جیمین مطمعنی جر نمیخرییی با ۳۵ سانت؟؟

جیمین : از الان درد داره

یونگی : بریم دیگه خسته شدم

جیمین اوکی بریم

جین و نامجون : پس ماهم رفتیم بچها

حالا همه به اتاقاشون رفته بودن جیهوپ و هانا اتاق 36 جیمین و یونگی اتاق 23 جین و نامجون اتاق 15
همشون رفته بودن توی اتاق و مشغول جابجایی وسایل بودن تا برای شبشون اماده بشن..

___________________از زبون کوک____________

ته گفت که ما باهم نیستیم و ممکنه که اصن نخوایم رابطه داشته باشیم یعنی ازم بدش اومده؟؟
اره حتما بدش اومده که اونجوری گفت این چه اشتباهی بود که کردم؟اخه سکس پارتنر؟؟؟چرا من انقدر میرینم چراااا ولی جین چرا اون سوال و ازم پرسید مگه مرض داره تازه اونم با دروغ سنج پرسید
اگه تهیونگ ازم ناراحت باشه که دوسش دارم چی؟
من همیشه وانمود کردم به تهیونگ حسی ندارم ولی الان؟الان اون میدونه ولی هیچی نمیگه..

______________________از زبون تهیونگ_______

وات دا فاک از هانا متنفرم دختره ی هرزه چرا باید صدای ناله های کوکیه منو تصور کنههه بخاطر اون هرزه مجبور شدم بگم که دلم نمیخواد با کوک رابطه داشته باشم اخه چرا اونجوری گفتمم؟؟
ولی صبر کن وقتی جین از کوک پرسید دوستم داره یا نه کوک گفت نه ولی وقتی دست روی دروغ سنج بود گفت که دوستم داره...
یعنی راست میگفت؟واقعا اونم منو دوست داره همونجوری که من دارم؟؟
یعنی اون واقعا میخواد شب بامن باشه؟؟؟