~شروع فنفیک دردسرساز~
بعد از تمرین فوتبال تو رختکن یه دوش گرفتمو کتمو پوشیدم.
رفتم داخل کلاس وونو خیلی متمدنانه نشسته بود سرجاش و سرش تو گوشیش بود.
بقیه هم سرشون به کار خودشون بود.
نشستم کنار وونو و کتابامو از تو کیفم دراوردم.
وونو:انتظار نداری که بپرسم تمرینت چطور بود؟
جاشوا:به عنوان دوست دخترم... چرا! ازت انتظار دارم.
یه لبخند ریز زد.
در کلاس وحشیانه باز شدو همون دوتا دردسر پرسروصدا پریدن داخل کلاسو درو پشت سرشون بستن و سریع رفتن سر جاشون نشستن که مدیر پشت سرشون وارد کلاس شد و بعد ازون معلممونم اومد.
مدیر:یون جونگهان و کیم مینگیو!
JE LEEST
Trouble maker
Fanfictieرمان "دردسرساز" از سونتین🩵 کاپل:جیهان، مینی ژانر:مدرسهای، کمدی، کلکل خلاصه داستان: تقابل پسر خفن و پسر شیطون چی میشه؟ چی میشه اگه یکیشون بزرگترین راز اون یکیو بفهمه؟!