کیونگسو توی مود خوبی نبود یکم با بابابزرگش در مورد کارش صحبت کرد و بعدش بهش شب به خیر گفت و رفت تو اتاقش آماده بود تا بخوابه که پیامی از یک شماره ناشناس دریافت کرد.
عاحی کشید و اون چک کرد.
اون یک ویدئو بود با تردید بازش کرد.
اونجا تاریک بود ولی یک مرد به صندلی بسته شده بود و دو نفر داشتن کتکش میزدن و می خندیدن کیونگسو اون مرد رو شناخت.
"کیونگسو:خدای من اون سوهوعه!
با دستش دهنش پوشوند و فورا با اون شماره تماس گرفت ولی هیچکس جوابش نداد اون نمیتونست بخوابه بنابراین از خونه زد بیرون به سمت آپارتمان سوهو راهی شد.
در زد ولی هیچکس جوابش نداد! نمی تونست به هیچکس به جز جونگین فکر کنه حتما کار خودشه!
به ساعتش نگاه کرد یازده بود.یک تاکسی گرفت و به سمت خونه جونگین راه افتاد.
انگشتش بی وقفه روی زنگ فشار میداد که چند دقیقه بعد جونگین در حالیکه کت شلوار پوشیده بود در باز کرد.
"جونگین:سلام!
"کیونگسو:چرا اینکار کردی؟
"جونگین:چکار؟
"کیونگسو:به سوهو آسیب زدی! چرا اینکار کردی؟ چرا فیلمش واسه من فرستادی؟
"جونگین؛من نمیدونم تو راجب چی حرف میزنی!(سرش تکون داد.)
"کیونگسو:بیا ببینن..!(فیلم نشونش داد.)
"جونگین:کار من نیست(پوزخند زد.)
"کیونگسو:کار توعه!
"جونگین:قسم میخورم که کار من نیست(عاحی کشید.)
"کیونگسو:پس کی اینکار کرده؟
"جونگین:نه میدونم نه اهمیت میدم(رفت تو آشپزخونه در یخچال باز کرد و بطری آب برداشت.)
"کیونگسو:پس کمکم کن تا پیداش کنم(وقتی که جونگین داشت آب میخورد بهش نگاه کرد.)
"جونگین؛چرا باید اینکار بکنم؟(بطری رو گذاشت سرجاش)
"کیونگسو:چون..(برای چند ثانیه فکر کرد.)تو کلی آدم داری اونا میتونن همونجوری که من پیدا کردن اونم پیدا کنن
"جونگین:نه
"کیونگسو:لطفاا..! چی ازت کم میشه؟ فقط کافیه به آدمات دستور بدی!(التماس کرد.)
"جونگین:اون وقت چی گیر من میاد؟
"کیونگسو:من
"جونگین:تو همین الانشم مال خودمی
"کیونگسو:پس چی میخوای؟
"جونگین:من اون مرد پیدا میکنم و تو دیگه هیچوقت باهاش حرف نمیزنی!
کیونگسو بدون اینکه فکر کنه سرش تکون داد.
"کیونگسو:باشه باشه فقط پیداش کنن.
YOU ARE READING
ATTACHED(kaisoo_translation)
Разноеوقتی که مرد مافیایی کیم جونگین... عاشق عکاس جوان، دو کیونگسو میشه... main writer: sun_gee translator:lil_sua
