•_پارک جی ده

105 29 10
                                    

"جونگین:اونا جلوی چشمام ازم دزدیدنش!(همونطوری که توی دفترش راه می رفت فریاد زد.)

"سهون:چطور جرعت کرد اینکار بکنه؟(بزاقش بلعید اون خیلی وقت بود که جونگین تا این حد عصبانی ندیده بود.)

"جونگین:اون لعنتی..اون چه کوفتی می خواد..؟!واسه چی اون کار..(نفس عمیقی کشید تا خودش آروم کنه.)
امشب قراره ببینمش.

"خودش بهت زنگ زد؟

"جونگین:نه ولی مطمئنم که منتظره

"که اینطور(نمیدونست دیگه چی بگه)

"جونگین؛فقط امیدوارم که بهش آسیب نرسونده باشن.

"امروز با شرکت ال پی جلسه داری.

"جونگین:میدونم..باید اون زمین ها رو برای هتل و اقامتگاه ازشون بخرم.

"اگه بخوای می تونم به جات برم بنظر خوب نیستی.

"جونگین:نه به عنوان رئیس شرکت این وظیفه منه
_________________________________

"کیونگسو:سلامم..؟کسی اینجا نیست؟(هیچکس جوابی نداد و فقط صداش اونجا اکو شد.)یاحح! بازم کنید!

هیچ جوابی نگرفت دستاش از پشت بسته شده بودن سعی کرد بازشون کنه اما خیلی محکم بود.

کیونگسو بی خیال شد و تصمیم گرفت منتظر بمونه تا یکی پیداش بشه اون می خواست بدونه کی دزدیدتش چرا دزدیدنش؟

چند ساعت بعد یکنفر در باز کرد.

"سلام(اون پسر با صدای عمیقی گفت.)

کیونگسو بهش نگاه کرد.

اون کاملاً خوش تیپ بود، قد بلند، با شونه های پهن و پاهای بلند، چشمایی کشیده،لب هایی حجیم و پوزخندی که کیونگسو نمی تونست جذابیتش انکار کنه.

"کیونگسو:تو کی هستی؟(با اخم پرسید.)

"من سانم..مهم نیست من کی ام.

"کیونگسو؛من واسه چی اینجام؟

"چون پدرم چیزی داره که پیش معشوقته

"کیونگسو؛معشوقم؟(با گیجی پرسید.)

"آره کیم جونگین

"کیونگسو:اون معشوقه ی من نیست!

"ولی اونا میگن که تو وسیله مورد علاقشی(جلو رفت و گونه کیونگسو رو لمس کرد.)

"کیونگسو:به من دست نزنن!(داد زد.)

"کیم جونگین همیشه در حالِ کردن پسرها و دخترهای مختلفه دلم می خواد بدونم که اون چی توی تو دیده که انقدر براش خاصی..(به لباش نگاه کرد.)

صورتش به صورت کیونگسو نزدیک کرد طوری که فقط چند اینچ بین لباشون فاصله بود.

"چشمات و لبات واقعا زیبان..

ATTACHED(kaisoo_translation)Where stories live. Discover now