کیونگسو به دیدن جونگده رفت التماسش کرد تا آدرس لوهان براش پیدا کنه جونگده هم قول داد که تمام تلاشش بکنه.
"سهون:تو بهش اهمیت میدی!
جونگین به نگاه کردن بیرون از پنجره ادامه داد.
"سهون؛تو که دلت نمی خواد اون قاتل بشه پس واسه همین آدرس لوهان بهش نمیدی؟تو نگران اونی نه لوهان!
"جونگین:اگه لوهان بکشه خودش پشیمون میشه اون وحشت میکنه ممکنه به سلامت روانش آسیب برسونه اون الان داغونه و گیج شده من فقط می خوام که تو آرامش بمونه.
"سهون:تو واقعا دوسش داری.
جونگین جواب نداد.
"سهون:ولی اون گفت ازت متنفره.
"جونگین:اون دوستم داره(چرخید.)من می تونم اون دوباره برنده بشم.
"سهون:انقدر مطمئن نباش(نیشخند زد.)
"جونگین؛مطمئنم
"سهون:تو هم دوسش داری؟
"جونگین؛نه من تو کار دوست داشتن نیستم.
اون شب،جونگین به خونه کیونگسو رفت زنگ زد و منتظر موند.
کیونگسو در باز کرد.
"کیونگسو:چی می خوای؟
"جونگین:حرف بزنیم.
"کیونگسو:من نمی خوام باهات حرف بزنم!
"جونگین:چرا؟
"کیونگسو:چراا..؟!تو جدی میگی چراا..؟
"جونگین؛آره
"کیونگسو:هوفف..نمی تونم باورت کنم!
"جونگین:فقط بزار بیام تو(لبخند زد.)
"کیونگسو:نه! تو از الان به بعد برای من هیچی نیستی!
"جونگین:فقط تکون بخور
(کیونگسو رو کنار زد و وارد خونه شد.)
"کیونگسو:برو بیرون!(بازوش گرفت.)
جونگین تو سکوت بهش نگاه کرد.
"کیونگسو:از اینجا بروو...!
"جونگین:بهت میگم لوهان کجاست ولی به یک شرط..
"کیونگسو:اون چیه؟
"جونگین:عضو گروه سئون نشو(با حالت جدی گفت.)
"کیونگسو:همین الانشم هستم.
"جونگین:میای بیرون،هیچ نیازی نیست که تو اون گروه باشی لوهان خونه ی پدرمه تو می تونی الان انتقامت ازش بگیری.
"کیونگسو:خونه ی پدرت؟(پلک زد.)
"جونگین:آره اون یک خونه رها شده اس که نه من نه خانواده ام ازش استفاده نمی کنیم.
"کیونگسو:اون خونه کجاست؟
"جونگین:تو منطقه گانگنام
"کیونگسو:من ببر اونجا..همین الانن
YOU ARE READING
ATTACHED(kaisoo_translation)
De Todoوقتی که مرد مافیایی کیم جونگین... عاشق عکاس جوان، دو کیونگسو میشه... main writer: sun_gee translator:lil_sua
