جونگین وارد اتاق کیونگسو شد و کیونگسو با خوشحالی در بست.
"جونگین؛اتاق خوبی داری(به اطراف نگاه کرد.)
"اتاقم ول کن.. به من برس!
به لبای جونگین حمله کرد و با اشتیاق بوسیدش انگار که جونگین اون هوایی بود که باید نفس می کشید.
پیراهن جونگین از تنش کند روی پنجه اش بلند شد و دوباره جونگین با احساس بوسید.جونگین انداختش رو تخت و بی وقفه بوسیدش.
کیونگسو با حس دیک سخت شده جونگین ناله بلندی کرد و لمسش کرد."کیونگسو:من بکن.
"جونگین:می کنم(دوباره بوسیدش)بزار اول عصاره وجودت بچشم گل من.(گلوش لیس زد زبونش تا روی چونه اش کشید و لباش مکید.)گادد..تو محشری.
کیونگسو وقتی که جونگین مشغول بوسیدن گردنش و سینه اش شد،بغلش کرد.
اونا سریع لباساشون در آوردن و دوباره مشغول بوسیدن شدن جوری که انگار فردایی وجود نداره.
"جونگین:لوب داری؟
"کیونگسو:نه ولی وازلین دارم.
"جونگین:برو بیارش(ضربه ای به باسنش زد.)
کیونگسو از روی تخت پایین پرید وازلین آورد و دادش به جونگین،جونگین انگشتش توی بطری کرد و روی دیکش مالید.
"کیونگسو:بجنب!(با بی صبری گفت.)
جونگین روش دراز کشید دستاش دو طرف سرش گزاشت و واردش شد.
"کیونگسو:خودشهه...
همزمان با جونگین خودش تکون داد.
گردن و شونه جونگین رو بوسید و ناله بلندی کرد.
جونگین ازش جدا شد پاهای کیونگسو رو گرفت اونا رو بالا نگهداشت تا دسترسی بهتری به سوراخش داشته باشه لباش لیس زد و اینبار با سرعت بیشتری واردش شد.
کیونگسو از لذت زیادی که می برد گریه اش گرفته بود جونگین بلندش کرد و روی پاهاش نشوندش.
"جونگین:روم سواری کن
کیونگسو فورا پاهاش باز کرد و دوبار سوراخ گرسنش با دیک جونگین پر کرد.دستاش دور گردن جونگین حلقه کرد و شروع کرد به حرکت کردن تا اینکه روی سینه جونگین اومد.همون لحظه جونگین هم توش اومد.
اونا از هم جدا نشدن و تو بغل هم بودن کیونگسو می لرزید،به سختی نفس می کشید و پیشونیش خیس عرق بود."جونگین:بیا دوباره تو حموم انجامش بدیم.(لاله گوشش لیس زد و زمزمه کرد.)
"کیونگسو:با..باشه.
اونا رفتن حموم و دوباره زیر دوش با هم سکس کردن جونگین یکی از حوله های کیونگسو رو دور کمرش بست لبه تخت نشست و به کیونگسو که داشت لباس می پوشید نگاه کرد.
"جونگین:خانوادت کجان؟
"اونا تو یک تصادف مردن..یک مرد مست وقتی من ۸ سالم بود با ماشینش با اونا تصادف کرد..تو چی؟
YOU ARE READING
ATTACHED(kaisoo_translation)
Ngẫu nhiênوقتی که مرد مافیایی کیم جونگین... عاشق عکاس جوان، دو کیونگسو میشه... main writer: sun_gee translator:lil_sua