•_پسر مورد علاقه اون

172 29 30
                                    

جونگین وارد اتاق کیونگسو شد و کیونگسو با خوشحالی در بست.

"جونگین؛اتاق خوبی داری(به اطراف نگاه کرد.)

"اتاقم ول کن.. به من برس!

به لبای جونگین حمله کرد و با اشتیاق بوسیدش انگار که جونگین اون هوایی بود که باید نفس می کشید.
پیراهن جونگین از تنش کند روی پنجه اش بلند شد و دوباره جونگین با احساس بوسید.جونگین انداختش رو تخت و بی وقفه بوسیدش.
کیونگسو با حس دیک سخت شده جونگین ناله بلندی کرد و لمسش کرد.

"کیونگسو:من بکن.

"جونگین:می کنم(دوباره بوسیدش)بزار اول عصاره وجودت بچشم گل من.(گلوش لیس زد زبونش تا روی چونه اش کشید و لباش مکید.)گادد..تو محشری.

کیونگسو وقتی که جونگین مشغول بوسیدن گردنش و سینه اش شد،بغلش کرد.

اونا سریع لباساشون در آوردن و دوباره مشغول بوسیدن شدن جوری که انگار فردایی وجود نداره.

"جونگین:لوب داری؟

"کیونگسو:نه ولی وازلین دارم.

"جونگین:برو بیارش(ضربه ای به باسنش زد.)

کیونگسو از روی تخت پایین پرید وازلین آورد و دادش به جونگین،جونگین انگشتش توی بطری کرد و روی دیکش مالید.

"کیونگسو:بجنب!(با بی صبری گفت.)

جونگین روش دراز کشید دستاش دو طرف سرش گزاشت و واردش شد.

"کیونگسو:خودشهه...

همزمان با جونگین خودش تکون داد.

گردن و شونه جونگین رو بوسید و ناله بلندی کرد.

جونگین ازش جدا شد پاهای کیونگسو رو گرفت اونا رو بالا نگهداشت تا دسترسی بهتری به سوراخش داشته باشه لباش لیس زد و اینبار با سرعت بیشتری واردش شد.

کیونگسو از لذت زیادی که می برد گریه اش گرفته بود جونگین بلندش کرد و روی پاهاش نشوندش.

"جونگین:روم سواری کن

کیونگسو فورا پاهاش باز کرد و دوبار سوراخ گرسنش با دیک جونگین پر کرد.دستاش دور گردن جونگین حلقه کرد و شروع کرد به حرکت کردن تا اینکه روی سینه جونگین اومد.همون لحظه جونگین هم توش اومد.
اونا از هم جدا نشدن و تو بغل هم بودن کیونگسو می لرزید،به سختی نفس می کشید و پیشونیش خیس عرق بود.

"جونگین:بیا دوباره تو حموم انجامش بدیم.(لاله گوشش لیس زد و زمزمه کرد.)

"کیونگسو:با..باشه.

اونا رفتن حموم و دوباره زیر دوش با هم سکس کردن جونگین یکی از حوله های کیونگسو رو دور کمرش بست لبه تخت نشست و به کیونگسو که داشت لباس می پوشید نگاه کرد.

"جونگین:خانوادت کجان؟

"اونا تو یک تصادف مردن..یک مرد مست وقتی من ۸ سالم بود با ماشینش با اونا تصادف کرد..تو چی؟

ATTACHED(kaisoo_translation)Where stories live. Discover now