Song: My Old Green Shirt, Coffee and Cigarettes
Channel: Light_sageداستان از دید چانیول:
به دیوار سالن اجتماعات آموزشگاهش تکیه داده بود و به آخرین تمرین ارکستر نگاه میکرد؛ فردا شب، در همین ساعتها، کنسرت آموزشگاهش برگزار میشد. حسی که چانیول داشت چیزی شبیه به اشتیاق و هیجان بود، سالها برای رویاش تلاش کرده بود و حالا تقریبا به نتیجهی مطلوبش رسیده بود. فردا شب، شب مهمی در کارنامهی کاری چانیول بود و باید پیشرفت آموزشگاه و سطح بالای مهارت هنرجوهاش رو به همه نشون میداد.
سرش رو برگردوند و به بکهیون نگاه کرد، بکهیون در حال صحبتکردن با یکی از هنرجوهای کوچولوی دختر بود، از لبخندهای بکهیون لبخندی زد و به سمتشون رفت تا متوجه بشه چه بحثی باعث شده بکهیون اینجوری با لبخند صحبت کنه
- تو ماست دوست داری؟
لبخندش از سوالی که بکهیون از اون دختربچه پرسید، جمع شد، ماست...؟
- نه، نمیدونم استاد
- منم دوست ندارم، میدونی چیه؟ ماست حتما باید در کنار یه طعمدهندهی دیگه باشه تا قابل خوردن باشه، درست میگم؟
- درسته، یعنی... کار من مثل ماسته؟
بکهیون خندید و دستشو رو موهای دختر کشید
- نذار حتما یه ساز دیگه کنار سازت قرار بگیره تا موسیقیت طعم خودش رو پیدا کنه، بستنی وانیلی باش، یه آبنبات نرم کرهای باش، جوری که تو دهن آب شی، هوم؟
چانیول اولین باری بود که صحبتکردن بکهیون با بچهها رو میدید، پس استاد بدعنق و بداخلاق ویولنی که پوست چانیول رو در کلاس میکند با دختر کوچولوها اینجوری ارتباط میگرفت و بهشون ویولن یاد میداد؟
- حالا یه بار دیگه امتحان کنیم؟
دختری که شاید حتی هنوز به مدرسه هم نمیرفت سرش رو برای تایید تکون داد و بکهیون هم با لبخند تایید کرد. چند لحظه بعد بکهیون سرش رو برگردوند و به چانیول لبخند زد، اونقدر عمیق و واقعی که دندونهاش هم مشخص شد و چشمهاش هلالی شد، چانیول پلک طولانیای زد و نفس عمیقی کشید...
با تمومشدن قطعه دختر کوچولو سریع به حرف اومد:- خوب بودم؟
بکهیون سرش رو تندتند برای تایید تکون داد و گفت:
- عالی بودی، فقط توام صدای آرشه رو شنیدی؟
دختربچه سرش رو پایین گرفت و با نگاهی گیج به آرشه نگاه کرد، بکهیون سرش رو جلو برد و با صدای آرومی گفت:
ESTÁS LEYENDO
Maybe on the Moon
Fanficپارك چانيول ٢٧ ساله، مدير و استاد آموزشگاه موسيقي معروف فلوراست و به بيون بكهيون، استاد ويولن ٣٤ ساله كه مرد جدي و سردي هست، علاقمند ميشه. فيكشن: Maybe on the Moon كاپل: چانبك، بكيول ژانر: رومنس، درام، روزمره نويسنده: Light