Songs:
Heal/ Back To Black
Channel: Light_sageنگاهش رو به سقف سفید بیمارستان دوخته بود.
متوجه لحظاتی که در عین کندبودن با سرعت میگذشتند، نبود.
از سنگینی سری که بر قفسه سینهاش نشست نگاهش رو از سقف گرفت و به موهای چانیول دوخت. لبهاش رو باز کرد تا چیزی بگه ولی نتونست، دست کرخت و بیحسش رو بالا آورد و رو موهای چانیول کشید و نوازشش کرد.
سکوت بینشون رو چانیول شکوند:- چهقدر قلبت آروم میزنه... پس چرا قلب من داره میاد تو دهنم؟
لبخند آرومی از لحن نگران چانیول زد و بهآرومی سرانگشتانش رو روی پوست سر چانیول کشید.
بکهیون تو خلسهی عجیبی بود... این مدت فکر میکرد لحظات نزدیک به عملش از شدت استرس و نگرانی پنیک کنه، ولی حالا بهطرز عجیبی آروم بود و داشت چانیول رو آروم میکرد، با اینکه نمیدونست عمل قراره چهطور پیش بره، نمیدونست دستش دوباره مثل قبل میشه یا نه... در هر صورت هیچی از این زندگی بعید نبود.از سکوتش چانیول سرش رو بالا آورد، چند لحظهای به چشمان هم خیره شدند... چشمهای چانیول خالی از آرومش و مملو از ترس بود. دستش رو بر صورت چانیول گذاشت و با شستش گونهاش رو نوازش کرد
- چیه چانیول؟
چانیول دستش رو گرفت و روی لبهاش گذاشت و سرانگشتانش رو بوسید، دست دردناک و سرد بکهیون رو بین دستان گرم و بزرگش قایم کرد، کاش میتونست بکهیون رو بین آغوشش بکشه و از همه پنهانش کنه... با اینکه بهخاطر اصرارش بکهیون راضی به عمل شده بود ولی حالا که نزدیک به عمل بود، ترسیده بود... تنها دلخوشیش حضور تهیونگ در اتاق عمل بود، کوچیکترین اتفاقی در اتاق عمل برای عصبهای دست ظریف بکهیون میافتاد خودش رو نمیبخشید.
- پروفسور گفته فقط دو ساعت طول میکشه، بعدش برمیگردی پیشم
انگار مخاطب جملهای که گفته بود خودش بود نه بکهیون. بکهیون لبخندی زد.
چانیول سرش رو جلو برد تا بوسهای به پیشونیاش بزنه که با باز شدن در عقب کشید.
تهیونگ که بدن خم شدهی چانیول رو روی برادرش دید تکخندی زد و گلوش رو صاف کرد- چه بد موقع مزاحم شدم
بکهیون لبهاشو رو هم فشرد تا جلوی خندهاش رو بگیره. برادر کوچولوش بهاشتباه فکر کرده بود چانیول میخواد لبهاش رو ببوسه. چانیول باخجالت عقب کشید
- آمادهای هیونگ؟ همه تو اتاق عمل منتظرتن
- آمادهام
چانیول دست بکهیون رو رها کرد و کلاه سفید عمل رو روی سرش مرتب کرد.
زیرچشمی به بکهیون نگاه کرد، سرش رو برگردوند و با دیدن تهیونگی که در حال چککردن برگههای عمل بود انگشتش رو روی لبش کشید و روی پیشونی بکهیون گذاشت.
بکهیون از حرکت چانیول خندید. چانیول از برادرش خجالت کشیده بود ولی درنهایت بوسهی غیرمستقیمی رو روی پیشونیاش گذاشته بود.
تهیونگ دکمهی کنار سر بکهیون رو فشرد
STAI LEGGENDO
Maybe on the Moon
Fanfictionپارك چانيول ٢٧ ساله، مدير و استاد آموزشگاه موسيقي معروف فلوراست و به بيون بكهيون، استاد ويولن ٣٤ ساله كه مرد جدي و سردي هست، علاقمند ميشه. فيكشن: Maybe on the Moon كاپل: چانبك، بكيول ژانر: رومنس، درام، روزمره نويسنده: Light