PT:1

899 45 1
                                    

(ایالات متحده، واشنگتن.)

"بیخیال پسر، ادای پسرهای خوب مامان رو در نیار."

هِنری با نیشخندی که روی لب‌های باریکش قرار داشت، با صدایی که برای شنیده شدن بالا برده بود، خطاب به جونگکوک گفت.
گلسی که حاویِ نوشیدنیِ الکلی بود رو به‌سمت پسر گرفت و با تن صدای قبلی‌اش ادامه داد.

"کام‌آن جی‌کی، خوش‌بگذرون."

یونگی ضربه‌ای به پشت گردن هِنری زد و با صدای بلندی گفت:

"می‌خوام امشب خوش‌بگذرونم، روی مخش نرو."

سارا با صدای دخترونه‌اش و لحجه‌ی آمریکایی‌اش خطاب به جمع گفت:

"هی احمق‌ها، دوست‌پسرم رو اذیت نکنید!"

جونگکوک نگاهش رو به سارا داد و با کم کردن فاصله‌ی صورت‌هاشون، بوسهٔ سطحی‌ای روی لب‌های رُژ خورده‌ی دختر گذاشت.
از سارا فاصله گرفت و به‌طرف جمع برگشت.
امشب برخلاف بقیه شب‌ها حوصله نداشت؛ با این‌حال دوست‌هاش برای عوض کردن حالش به پارتی آورده بودنش.
جونگکوک خسته از صدای بلند موسیقی و فضای شلوغ بار، از روی مبل بلند شد تا به‌طرف سرویس بهداشتی بره.

"جونگکوک."

قدمی به جلو برداشت؛ اما با صدا زده شدنش توسط سارا به‌عقب برگشت.
سارا به‌‌طرفش اومد و بعد از گذروندن دریای نگاهش روی چهره‌ی جونگکوک، پرسید.

"کجا می‌ری؟"

جونگکوک سری تکون داد و با صدای بلندی گفت:

"دارم می‌رم دستشویی."

دختر سری تکون داد و بعد از حلقه کردن دستش دور بازوی نسبتاً ورزیده‌ی پسر، به‌طرف سرویس بهداشتی قدم برداشتند.
به محض وارد شدنشون به سرویس بهداشتی، با صحنه‌ای مواجه شدند که باعث شد جونگکوک اخم‌هاش رو توی هم بکشه.
پسر دست از مکیدن گردن پسر کوچک‌تر برداشت و کمی ازش فاصله گرفت، موهای نم‌دار و مشکی‌رنگش رو بالا فرستاد و نگاهش رو به جونگکوکی که بهش خیره بود داد.
تک ابرویی بالا انداخت و تلاش کرد نفس‌هاش رو منظم کنه، نگاه خمار و نیازمندش رو روی جونگکوک چرخوند.
با صدایی که از شهوت بم شده بود خطاب به جونگکوک پرسید.

"می‌خوای تری‌سام بریم؟"

جونگکوک نگاهش رو از پسر ریزجثه‌ای که بین حصار تن پسر بزرگ‌تر بود گرفت و به چشم‌های کشیده‌اش داد.
پسر لب‌هاش رو با زبون خیس کرد و با اشاره زدن به سارا ادامه داد.

"البته با وجود اون فکر نکنم بشه."

جونگکوک بدون جواب دادن مقابل سارا ایستاد تا دختر رو از شر نگاه‌های خمار اون پسر نجات بده.
پسر مومشکی تک‌خندی زد و با بی‌پروایی گفت:

My BoyWhere stories live. Discover now