در رو باز کرد و با هوسوک، یونگی، آنتونی و توماس مواجه شد.
بدون تغییری توی حالت چهرهٔ خوابآلود و خستهاش، با صدایی که بخاطر خواب خشدار شده بود گفت:"چی میخوایین؟"
آنتونی تهیونگ رو کنار زد و اول از همه وارد خونه شد، همونطور که نگاهش رو توی خونهٔ جدید پسر میچرخوند جواب داد.
"از اونجایی که خیلی تریسام دوست داری، اینجاییم تا با هم تریسام بریم."
صدای خندهی هوسوک به گوش رسید و بعد پسرها وارد خونه شدند.
آنتونی بعد از بررسی کردن خونه روی کاناپه نشست، بهطرف تهیونگ برگشت و گفت:"تهیونگی مامان جونت خونه نیست؟"
بعد از اتمام حرفش ضربهی محکمی توسط یونگی به گردن و پشت سرش خورد.
یونگی در حالیکه بهطرف کاناپه میرفت گفت:"زمان خوبی برای شوخی کردن نیست، مگه اینکه دلت بخواد زنده به گورت کنه."
آنتونی همونطور که گردن دردمندش رو با دستهاش نوازش میکرد، بهطرف هوسوک برگشت و با اخم گفت:
"دوستپسر احمقت همین الان بهم پس گردنی زد!"
ثانیهای بعد دوباره ضربهای به گردنش زده شد؛ اما اینبار توسط هوسوک.
هوسوک روی کاناپه کنار آنتونی نشست و با صدایی که رگههای خنده بهخوبی توش مشخص بود، گفت:"کار خوبی کرد."
و بعد نگاهش رو به یونگی داد و بهش چشمک زد.
آنتونی دندونهاش رو پرحرص روی هم فشرد و با چرخوندن چشمهاش نگاهش رو از هوسوک گرفت.
با صدای بلند خطاب به تهیونگی که توی آشپزخونه بود، داد زد."تهیونگ، نجاتم بده."
ثانیهای بعد توماس در حالیکه همراه نوشیدنی توی دستش بهطرفشون میاومد، ضربهی نسبتاً محکمی به سر آنتونی زد و با لحن همیشگیش گفت:
"داری مثل یه جیرجیرک آلودگی صوتی ایجاد میکنی."
صدای خندهی بلند هوسوک و یونگی به گوش رسید.
تهیونگ همراه بطریهای نوشیدنی بهطرفشون اومد و با گذاشتن بطریها روی میز، کنار توماس و یونگی نشست.
هوسوک نگاهش رو روی تهیونگ که عصبی بهنظر میرسید چرخوند، جرعهای از نوشیدنیاش خورد و پرسید."حالت خوبه تهیونگ؟"
لبهی بطری رو به لبهای باریکش نزدیک کرد و بعد از اینکه جرعهای از اون نوشیدنی خوشطعم نوشید، جواب هوسوک رو داد."انتظار داری وقتی چهارتا مزاحم اومدن خونهام و از خواب نازنینم بیدارم کردن حالم خوب باشه؟"
"هی، تو الان بهمون گفتی مزاحم؟"
آنتونی بهسرعت گفت و با گرفتن تکیهاش از کاناپه، به جلو اومد.
تهیونگ بدون نگاه کردن به آنتونی خونسرد جواب داد.
YOU ARE READING
My Boy
Non-Fictionتهیونگ کیم، تازه وارد دبیرستان تاونسند هریس ایالات متحده، فکرش رو نمیکرد پسری که توی پیست مسابقه شکستش داده یکی از دانشآموزهای اون مدرسه باشه. جونگکوک، پسری که سخت به دست میاومد و تهیونگ پسر شر و دردسرسازی بود که به هر قیمتی اون پسر خوشگل که از...