مجموعه‌ای از نوشته‌های کوتاهم که از امروز، ✨️روز سپ✨️ شروع میکنم به آپ کردنشون:^^
این هدیه‌ی من به شما به مناسبت روز سپ...:)🍊^^
✿◉●•◦ᎻᎪᏢᏢᎽ 🖤ՏϴᏢᎬ🤍 ᎠᎪᎽ°•✮༻
24/dec/2023"^
Oops! Bu görüntü içerik kurallarımıza uymuyor. Yayımlamaya devam etmek için görüntüyü kaldırmayı ya da başka bir görüntü yüklemeyi deneyin.
Oops! Bu görüntü içerik kurallarımıza uymuyor. Yayımlamaya devam etmek için görüntüyü kaldırmayı ya da başka bir görüntü yüklemeyi deneyin.
یونگی پسر باهوشی بود که به جز درس به هیچ چیز اهمیت نمیداد، چون بالاخره بعد تلاش های زیادی تونسته بود توی بهترین دانشگاه سئول قبول بشه و فرصت از دست دادن این‌موقعیت رو نداشت. ولی این شرایط با ورود استاد جوون و خوش استایل درس ادبیات زبان فرانسه فرق کرد!
درسته، اون همیشه به درس و مطالب مهمش اهمیت میداد ولی حالا تنها چیزی که براش مهم بود و مرکز توجهش بود، اون استاد با استعدادش بود. شاید روزی که یونگی برگه ی امتحانیش رو سفید تحویل داد و چند روز بعد موقع تحویل برگه با نوشته های دلنشین و عاشقانه‌ی پشت صفحه‌اش با خط جذاب و خاصی مواجه شد، باعث شد که اون تمام شجاعتش رو برای جواب دادن به اعتراف متفاوت جانگ هوسوک، استاد مورد علاقه‌اش جمع بکنه.
اون روز قرار بود وقتی اسمش برای پاسخ سوالات خونده شد، روی تخته به زبان خاص فرانسوی با روش خودش به استادش اعتراف بکنه!
