part 3

29 1 0
                                    

(NORIS)

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(NORIS)












(NORIS)

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


(LUNA)




بعد از گذشت چند هفته دوباره به مطبم اومد ، نتیجه‌ی تست رو بهم نشون داد و گفت : فکر کنم بعد از انجام چیزایی که ازم خواسته بودی ، لااقل بتونی یه فرصت بهم بدی


_نوریس واقعا ازم چی میخوای؟

نوریس_من بارها جواب این سوالو دادم

_کافی نیست ! نمیتونم قبول کنم ! تو داری راجب یه سری خاطرات خیالی حرف میزنی درحالیکه تستات چیزی جز سلامت روانیتو نشون نمیدن ! چطور میتونم همچین چیزاییو بپذیرم؟!

نوریس_فقط باید از چهارچوب منطق انسانی دربیای و دنیارو طوری که هست ببینی نه اونجوری که نشونتون دادن

با بی توجهی نفس عمیقی کشیدم ، کمی خودمو جمع و جور کردم و گفتم : تا حالا تجربه‌ی داشتن دوست خیالی رو داشتی؟

با ناراحتی سرشو پایین انداخت و زیرلب گفت : لطفا اینکارو نکن ...

_کدوم کار؟

نوریس_کی میخوای دست از ویزیت من برداری؟

_فقط دارم تلاش میکنم کمکت کنم

نوریس_ ولی این روند هیچ کمکی بهم نمیکنه ! تو متوجه نیستی ! انکار کردن حرفام و ارجاع من به مطب دکترای دیگه فقط وقت منو تلف میکنه !

با کلافگی محفوظی پرونده رو بستم و صندلیم رو کمی عقب کشیدم و گفتم : من دارم وظیفه‌ام رو بعنوان یه روانشناس تازه کار انجام میدم اما انگار تو دنبال چیز دیگه‌ای هستی

کلیسای سُرخ Where stories live. Discover now