season 2 part 1

2.3K 169 47
                                        

این پارت شامل اسمات هستش اگه رد کردین دیالوگ ها رو رد نکنین

پارت ۱

متن چک نشده

سه سال بعد اوخر پاییزعمارت جئون سانگمین

لب های پر حرارت و مرطوبش،زبون سرکش و پر از حرص و طمعش نقطه به نقطه روی گردن تهیونگ میچرخید و هر از چندگاهی با گاز هایی ریز صدای آخی رو از گلوی پر از ناله ی تهیونگ خارج می‌کرد

چنگ محکمی به موهای پرش که مثل شبی سیاه تاریک بود انداخت و با ناله ای بلند سعی کرد بی توجه به ضربات بی وقفه ی کوک توی پایین تنش سره کوک رو از گردنش بیرون بکشه

جونگ کوک با حس دست ته و صدای بلند ناله اش که به نظر ناراضی هم میومدبا نیشخندی خبیثانه که منحصر  به چهره ی بی نقصش بود به صورت گر گرفته ی تهیونگ که بدنش با پیچش های زیادی زیر عضلاتش خوش رقصی می‌کردن با لذت خیره شد

بی شک تهیونگی که همیشه توی تایم سکسشون با صورت و بدنی که عرق کرده و موهای پر کلاغی ای که توی صورتش پخش شده و نفس نفس میزنه در حالی که برای مهار دردش تیکه ی هوس انگیز لبش رو به دندون گرفته یه الهه به حساب میومد.....الهه ای که فقط برای خودش بود

با دستش چنگش رو روی شونه ی پهن و سفید جونگ کوک محکم تر کرد و با بی تابی و چشم های خمارش نالید

_س...سریعتر ک..کوکا

با شنیدن صدای پر از درخواستش لبخندی زد،به آرومی دستش رو از روی شونش برداشت و بوسه ای خیس و عمیق به جای زخم دستش زد

با دست راستش پای چپ تهیونگ رو روی شونه اش جا داد و ضرباتش رو سریعتر و محکم تر کرد دلش نمیومد بیشتر از این اذیتش کنه نه اونم وقتی که اینطوری با چشمای مظلوم و مشکیش ازش درخواست کرده بود

چشم هاشو از شدت ضربه های پایین تنه اش بست و حس دردی که توی شکمش و پایین تنه اش داشت کم کم جاشو به لذت داده بود حالا با لذتی وصف نشدنی وبا حس نزدیک بودنش به ملحفه ها چنگ زد و پیچی به کمرش داد....خواست بلند ناله کنه که دست دیگه ی جونگ کوک روی عضوش قرار گرفت و با شستش سر عضوش رو محکم فشار داد همین حرکت کافی بود تا با چشم هایی عصبی صورتش رو که از لذت کج کرده بود محکم به سمت کوک برگردونه

صورت جونگ کوک توی اتاق نیمه تاریکی که با صدای بارون شدید بیرون پر شده بود با لبخندی شیطانی می‌درخشید اما حرف جونگ کوک که با چهره ای کاملا خبیثانه همزمان با ضربه های عمیقی که به‌ نقطه ی حواسش میزدباعث شد چند لحظه دیگه هم صبر کنه

_بیبی من هیچوقت بدون من نمیاد مگه نه

چشم هاشو از حرص بست و بی توجه به جونگ کوکی که روش خم شد و لب هاشو به گوش هاش رسوند سعی کرد به این عادت کوفتی و سلطه جویی کوک توی سکس بی اعتنا باشه چون به نظر خیلی چیز ها توی جونگ کوک قابل تغییر نیستن و نحوه ی سکسش هم استثنا نبود

IMPOSED  FAMILYOnde histórias criam vida. Descubra agora