موزیک بیکلامی که سالها میخواستم آزادانه گوشش بدم و باهاش زیر بارون برقصم رو بالاخره پیدا کردم.
نه اسمی ازش میدونستم نه هیچ چیز دیگه ای اما وقتی موقع خواب ریتمی که فقط توی مدرسه شنیده بودم رو برای خودم زمزمه میکردم شنید.:- اوه فیلمشو دیدی؟
:- فیلم چی؟
-همینی که داری میخونی آهنگ یه فیلمه.
واضحا فهمید که نمیدونستم، نیازی به گفتن نیست که ما موبایلی نداشتیم و تلویزیون هم... خب بچه نمیخواستن کنارشون چیزی ببینم. امیدوارم این رو هم خودش متوجه بشه، اونقدر بی حس هستم که وقتی داستان فیلم رو تعریف میکنه چیزی نشنوم فقط وقتی بالاخره دست از حرافی برداشت و با موبایلش ور رفت توجهم بهش جلب شد.
- اسمش پاپیونه
پخشش کرد و...
میزان زیادی ناامیدی رو با خودش حمل میکرد و با اوج گرفتنش و فراز و فرود هاش انگار میخواست از این ناامیدی فرار کنه ولی همچنان ریتم غمگین نشون میده که اون موفق نیست. حس آزادی توی این موسیقی جریان داره ولی چرا اینقدر اون رو سخت به سمع میرسونه؟ ضربان قلب رو بالا میبره و چشم هارو باز میکنه، شاید کسی بتونه با این ریتم ملایم بخوابه ولی چشمهای من طوری باز و غمگین و اشک آلود شده انگار جلوی دریای خشمگینی ایستادم و دارم خرد شدن اقتدار صخره هارو توسط موج های وحشی میبینم و کی مقصر وحشی شدن موجه؟ باد یا ماه؟
از معصومیت ماه بعیده و به لطافت باد ایمان دارم؛ اون فقط قصدش نوازشه.میدونی، صادقانه اون ها باهم دست به یکی کردن. مثل ماهی که من رو عاشق کرد و بادی که فقط میخواست من رو به ماه برسونه... هیچکدوم خبر نداشتن که من قراره غرور صخره های ساحل رو در هم بشکنم. نمیدونستن من قراره وحشی بشم!
******
:- من باید بستری بشم.
:- چرا چنین فکری میکنی؟
:- به یکی حمله کردم...سرپرست یه یتیم خونه دیگه که جیهون بهش منتقل شده ... من اختلال کنترل خشم دارم نمیتونم امنیت آدمهای اطرافم رو تضمین کنم و باید تحت درمان قرار بگیرم من قرار نیست با آسیب نزدن به خودم آسیب زدن به بقیه رو شروع کنم و یکی بشم بدتر از تمام هیولاهای لعنتی ای که تو زندگیم دیدم و بقیه رو زخمی کنم
:- ولی من شنیدم هنوزم خودتو زخمی میکنی.
با خ نسردی توضیح دادم - فقط یه بار بود ...البته شایدم تکرار بشه، من نمیتونم دارو هام رو بخورم و وقتی میخورم ناخودآگاه تلاش میکنم اونها رو بالا بیارم، نیازه که کسی پرستاریم رو بکنه، عموم مواقع همه چیزو بهم میریزم و کنترل صحبت ها و حرف هایی که میزنم رو هم گاهی ندارم، اخیرا هیچ تمرکزی روی درس هام ندارم و کلمه های تخ...آشغال هم فقط جلوی چشمهام میرقصن و منو عصبی میکنن...
ВЫ ЧИТАЕТЕ
"Broken SPIRIT"
Фанфик°•~تنها آرزوی من عادت کردن بود~•° . . . . . . . . . °•~Angst, Romanc, gay~•°