سلام عزیزای دل من که همیشه همراهم بودید. حتی از روز اولی که این بوک رو که اولین نوشته ی منه اپ کردم.
بچه های اندکی که این بوک رو خوندن دلشون میخواست باز هم توی واتپد باشه ولی چرا نیست؟؟؟
چون قلم به شدت ابتدایی و خیلی خیلی ضعیفی داره.
بچه ها من اینو تو ۱۷ سالگی نوشتم و انقدر که ایده رو دوست دارم از نوشتنش راضی نیستم.جملات و نگارش و سطح پایینی داره و حتما باید باز نویسی بشه.
اما چون من وقت و حوصله شو ندارم 🤣 و دوستان میخوان که اینجا باشه... پس من آپ میکنم ولی بدونید که فقط با خوندن این نباید منو قضاوت کنید
به پناه من با سرود بی قافیه سر بزنید اونجا قدرت نمایی کردممرسی که میخونید و ممنون از وقتتون🌱💋
YOU ARE READING
Blue Aurora | شفق کبود
Fanfiction𝖈𝖔𝖒𝖕𝖑𝖊𝖙𝖊𝖉✓²⁰²¹ ❀دوست داشتن کسی با تمام وجود یه جور قماره. مهم نیست چجوری، قطعا آخرش شکست میخوری. من به قمار، ذره ذره و عمیقا آلوده شدم. اونقدر توش غرق شدم که نفهمیدم شریک زندگیم جلوی چشمام خودم و خودش رو نابود میکرد. چطور تونستم اینقدر ک...