- یا من تحت تاثیر دارو ام یا تو دیونه شدی که هیچکدوم‌ش خوب نیست
+ فقط یبار دارم واقعا باهات جدی صحبت میکنم ، نه میخوام دعوا کنم نه میخوام برم رو مخت ، میشه توام همراهی کنی ؟
- این فکرت انقدر غیر ممکنه که ترجیح میدم تظاهر کنم خواب بودم
+ بخدا ولت میکنم میرما
- جدی الان باید جواب بدم ؟
+ میدونی چیه ؟ ولش کن پشیمونم کردی
بلند شدم و هنوز دستم به دستگیره نرسیده بود که صدام کرد .
- یه دقیقه برگرد
+ به نظرت انقدر احمق هستم که بخوام به حرفت گوش کنم ؟
- اگر انقدر احمق بودی که نجاتم دادی و بعدش این نقشه رو کشیدی ، اره انقدر احمق هستی که برگردی بهم گوش بدی
با بی میلی برگشتم .
- میشه بیایی نزدیک نمیتونم بشینم و نمیتونم ببینمت ، ازارم میده
رفتم یکم صندلی رو جلو تر بردم اما اونقدری نزدیکش نشدم که بازم احساس بدی بکنم .
- میا ، تو تنها فرشته ی منی و به جز درباره ی کار و امنیتت هرگز بهت دروغ نگفتم . من واقعا دلم میخواد به حرفام توجه کنی و حتی شده خیلی کم بازم بهم اعتماد کنی تا بتونیم ، دوتایی یا بدون هم ، ادامه بدیم . باور کن حقیقتا تنها چیزی که الان میخوام صلاح و سلامتی توعه
+ میشه اصل حرفاتو بزنی ؟ جملات شیرین دیگه رو من تاثیری نداره
- پس بزار یه جور دیگه حرف بزنم . بیرون رفتن یهویی از شغل ما مثل این میمونه که چاقویی که رفته تو تنت رو بخوای بیاری بیرون ، قبلا ضربه خوردی ولی تا وقتی که تو همون وضعیت بمونی آسیب جدی تر نمیبینی . بیرون اومدن چاقو عوارض جبران ناپذیری داره . خونریزی و بعد مرگ . جدا از اون همیشه رد خونت هست . ادم بدا پیدات میکنن و هیچ وقت واقعا نمیتونی از زندگی گذشتت ، کامل خلاص بشی
+ میخوای با داستان سرایی و تمثیل و این چیزا بهم بگی نمیخوایی
- نه دارم میگم چاقو تو تن من بود و توام آسیب دیدی ، اگر درش بیاریم دیگه چیزی برای هیچکدوممون باقی نمیمونه
+ صبر کن ، صبر کن ، بزار ببینم
از جام بلند شدم و بالا سرش وایسادم . بهم بر خورد . نصف حرف هام رو با دستام میزدم .
+ بحث اصلا آزادی و صلح و امنیت نیست ، آقا نگرانه دارایی هاشو از دست نده ، نه ؟
- توام دارایی منی و فقط تورو نمیخوام از دست بدم
+ چند بار دیگه بگم تا بفهمی من دیگه هیچی تو نیستم
- هر باری که بگی منم تکرار میکنم که تو زن منی
KAMU SEDANG MEMBACA
Blue Aurora | شفق کبود
Fiksi Penggemar𝖈𝖔𝖒𝖕𝖑𝖊𝖙𝖊𝖉✓²⁰²¹ ❀دوست داشتن کسی با تمام وجود یه جور قماره. مهم نیست چجوری، قطعا آخرش شکست می‌خوری. من به قمار، ذره ذره و عمیقا آلوده شدم. اونقدر توش غرق شدم که نفهمیدم شریک زندگیم جلوی چشمام خودم و خودش رو نابود میکرد. چطور تونستم این‌قدر ک...
