"Wolfy

585 66 12
                                    

V.

با بهت به نامجون خیره شدم یعنی چی گرگ خواهرش مرده چرا من نمیدونستم پس یه دلیلی داره شاید بتونن باهم‌کنار بیان اول باید ماجرای خواهرشونو بفهمم بعد برای کمک بهشون یه راهی پیدا کنم وگرنه تهیونگ این وسط آسیب میبینه

به نامجون نگاه کردم:چطور اتفاق افتاد مرگ خواهرت؟

نگاه نامجون کاملا رنگ غم‌گرفته بود جین دستی به شونش کشید:عیب نداره اگه اذیتت میکنه نگو

چی چی میگههههه من میخام بدونم برادر من راست راست میای میگی اذیتی نگووووو خدایاااااا چرا جین اینجوری شده یکم خنگ شده انگار

با نگاهم داشتم سوراخش میکردم که چشم غره ای رفت :نه میتونم بگم ولی طولانیه

یه نگاه به جی کی کردم و دوباره بهش نگاه کردم:عیب نداره ما وقت داریم جی کی هم بیهوشه پس تا وقتی بیدار بشه وقت هست

بهم‌نگاه کرد:باشه پس بشینید تعریف میکنم

هم من هم جین نشستیم و نامجون شروع کرد:۵سال پیش ما کره زندگی می‌کردیم همه چیز خوب بود یه خانواده چهار نفره که پیش هم خوشحالن خانواده ای که همه الفا بودن جز دختر کوچیک خانواده که یه امگا خالص بود خواهرم اسمش هِرا بود ۱۵ سالش بیشتر نبود اون موقع ،و جونگکوک ۲۱ ساله شده بود و تو بوکس زیرزمینی مسابقه میداد و خانواده همگی حمایتش میکردیم داشت پیشرفت میکرد همه مسابقات رو می‌برد هرا هم علاقمند شد به بوکس شروع کرد به تمرین کردن با اینکه امگا بود ولی خیلی پیشرفت کرد و تو رده خودش مسابقه های زیادی رو برد

نفس عمیقی کشید و لرزش صداش رو کنترل کرد و ادامه داد:همه چیز خوب بود تا اینکه هرا و جونگکوک تو یه روز مسابقه داشتن هردواون روز تصمیم گرفته بودن کنترلشون دست گرگاشون بدن چون خودشون ضعیف شده بودن و نیاز به استراحت داشتن گرگایی که به شدت وحشی بودن کسایی که باهاشون مسابقه داشتن هردو الفا بودن هرا اولین بار بود با یه الفا مسابقه میداد ولی گرگ هرا،..هیوری وحشی شده بود خیلی کمیاب و نایابه که گرگ امگایی وحشی باشه ولی گرگ هرا و جونگکوک به شدت وحشی بودن و خطرناک پس مسابقه دادن و هر دو بردن الفا ها شکست خوردن الفا های پر سابقه ای که هیچوقت نمی باختن الفایی که رو به روی جی کی بود به شدت آسیب دیده بود ولی باخت رو قبول کرده بود ولی....ولی الفایی که مقابل هیوری بود خیلی آسیب دیده بود و نمیتونست قبول کنه یه امگا این بلا سرش آورده اون شب هم هیوری کاملا وحشی و آزاد شده بود خانواده ما از نسل الهه ماهه ولی نه قسمت روشن ماه قسمت تاریک و وحشی ماه کل خانواده ما با گرگ هاشون ارتباط دارن و نیازی نیست حتما توی رات یا هیت باشن تا بیان بیرون اون شب هیوری از هرا خاست تا بیرون بمونه ولی جی کی خسته بود و جاشو با جونگکوک عوض کرد قرار شد جونگکوک مواظب هیوری باشه

Fighter || KookVWhere stories live. Discover now