"Deja Vu"

388 48 11
                                    

V.

"دو هفته بعد"

هممون از استرس کلافه شده بودیم مخصوصا جیمین امروز روز مسابقه شوگا بود هر چند باید هفته پیش برگذار میشد ولی نامجون یه هفته دیگه انداختش عقب تا شوگا بیشتر آماده بشه

به جیمین نگاه کردم داشت با استرس به رختکن نگاه میکرد:"نگران نباش چیم شوگا برنده میشه"

لبخند استرسی زد:"اگه این یه مسابقه منصفانه باشه معلومه که اون گربه احمق برنده میشه مشکل اینه اون هیچوقت منصفانه عمل نمیکنه"

داشت راجب تیسو حرف می‌زد من تا حالا مسابقه هاشو ندیده بودم و ترس جیمینو درست درک نمیکردم چند باری که اونو دیدم واقعا شخصیت مرموزی داره یکم ترسناکه

لبخندی به جیمین زدم:"امیدوارم اتفاقی نیوفته"

لبخند متقابلی زد:"منم همینطور"

با بیرون اومد جونگکوک نگاهامون بهم گره خورد بعد از اون روز منو رسوند خونه و بعدش فقط چند باری همو دیدیم و راجب اون شب هیچ حرفی نزدیم تو دانشگاه مارک منو با یه یقه اسکی میپوشوند شاید واقعا خجالت میکشه از اینکه یه امگا مارکش کرده خب عادیه درکش میکنم ولی خب دلیل نمیشه ناراحت نشم راجبش باهم حرف هم نزدیم چون من سرم با درسا شلوغ شده بود و اون هم به شوگا کمک می‌کرد

سمت منو جیمین اومد:"دیگه بهتره بریم سمت جایگاه مسابقه الان شروع میشه جین داره معاینه اخر رو میکنه اونو نامجون کنارش میمونن"

جیمین سمت در رختکن رفت:"اول میبینمش بعد میام یکم بهش روحیه میدم وایسین اینجا"

با رفتن جیمین داخل رختکن منو جونگکوک تنها موندیم توی یه جو بد و ساکت میخاستم یه چیزی بگم‌ولی نمیدونستم چی باید بگم

بلاخره خودش سکوتو شکوند:"حالت خوبه؟"

سمتش برگشتم:"خوبم تو چطوری؟"

لبخند آرومی زد:"منم خوبم"

به جای مارکش نگاه کرد:"درد میکنه؟"

دستی به مارکش کشید و توی چشمام نگاه کرد:"نه دیگه درد نداره"

چشمامو ازش گرفتم به زمین دوختم:"بازم به خاطرش متاسفم‌ مجبوری مخفیش کنی البته درک میکنم هیچ الفایی نمیخاد مارک یه امگا روش باشه الان به خاطرش خجالت زده ای و من درک میکنن پس نگران نباش"

با اخم بهم نگاه میکرد:"چی دا...."

حرفش با اومدن جیمین قطع شد :"خب بریم"

هممون سمت جایگاه مسابقه رفتیم و تمام مدت نگاه خیره جونگکوک روی خودم حس میکردم
با اومدن مجری توی سالن غوغا شد همه جیغ می‌کشیدن و خیلیا اسم تیسو رو صدا میزدن

مجری شروع کرد:"خب خب دوباره خوشومدین به یه مسابقه جنجالییی و همینطور نوستالژی این بار براتون دوتا از بازیکنای قدیمی رو آوردم دوسال از مسابقه قبلیشون میگذره فکر میکنم همه اون مسابقه بزرگ رو یادشونههههه"

Fighter || KookVWhere stories live. Discover now