بعد سال هاااا از گشادی در اومدم خسته نباشمممم
**********هیونجین از رو تخت بلند شد و کرواتش رو باز کرد و به بیبی کیوتش ک با چشم های گوگولیش زل زده بود نگاه کرد دوباره رو تخت نشست و دست های فلیکس ب تاج تخت بست ک صدای ناله ناراضی فلیکس دراومد هیونجین محکم ب بوت فلیکس ضربه زد ک باعث شد بلند تر ناله کنه
+ب نظرت هنوز زود نیس واسه ناله کردن هوم کوچولوم؟ب نظرت نمیدونی من از اینکه دستمو ببندی....
خواست ادامه حرفش رو بزنه ک هیون لب هاش رو کوبید ب اون دو تا پاستیل نرم و شروع ب مکیدن لب پایین لیکس کرد و آروم فلیکس تو دهنش ناله میکرد هیونجین زبونش رو وارد دهن لیکس کرد و کل دهنش رو می مکید بعصی وقت ها هم زبون هاشون بهم برخورد میکرد و باهم بازی میکردن دیگه اکسیژن ای واسه فلیکس نمونده بود و دستی هم نداشت ک بزنه ب سینه هیونجین محکم با پاش زد تو کمرم هیونجین ک هیونجین با اخم ازش جدا شد و ب صورت لیکس که کم کم داشت کبود میشد نگاه میکرد
+اومممم میدونی دوس دارم تنبیه ایت کنم
منظورت چیه
+میبینی کیتن
هیونجین لباس های فلیکس و تو تنش پاره کرد ب بدن سفید اش نگاه کرد اروم شروع کرد ب خیس کردن رون هاش و گاز گرفتنش
اهههههعع
هر چی بیشتر صدای ناله فلیکس می اومد هیونجین محکم تر گاز گرفت وقتی مطمعن شد ب قدر کافی فلیکس و تحریک کرده کشو کنار تخت رو باز کرد و ویبراتور و پلاگ رو برداشت
هیون جان......ننت ...اههههه
درجه رو آخر گذاشت و بدون آمادگی ویبراتور داخل سوراخ بیبی ایش کرد ب عضو لیکس نگاه کرد و اروم پلاگ رو داخلش کرد ک نتونه کام شه و بلند شد و ب آثار هنری ایش نگاه کرد فلیکس از لذت و درد کام نشدن ب کمرش قوس میداد و گریه میکرد و التماس میکرد
هیون.....+هیسسس
گگ رو از کشو درآورد و تو دهن فلیکس کرد بلند شد و لباس بیرونی رو از کمد پوشید و ب فلیکس ای ک بخاطر گگ صدا های نامفهوم در می آورد نگاه کرد نیشخندی زد و اروم کنارش نشست و نوک نیپل هاش رو با انگشت فشار میداد
+اومممم بیبی یادت هست اون موقعی ک باید کاری میکردی ک من باهات می اومدم ولی چی گفتی هوم
محکم بوت فلیکس رو اسپنک زد
+هوممم چی گفتی اوه یادم رفتت نمی تونی با گگ حرف بزنی نه پس بزار من بگم
محکم تر از قبل بوتش رو اسپنک کرد
+گفتی نه هیون باید وقتت رو با زنت بگذرونی نه ؟
این و گفتی دیگه
شروع کرد از قبل محکم اسپنک کرد و به صدای ناله فلیکس گوش میداد و بعضی وقت ها هم صدا های نامفهومی ازش می اومد بلند شد و سمت در رفت ک صدای نامفهوم بیشتری اومد
+اینم تنبیه ات بیبی بوی تا یاد بگیری تا شب وقت داری فک کنی
هیون از خونه رفت و سوار ماشین شد
فلیکس از درد گریه می کرد و خودش رو لعنت میکرد
هیون بلاخره ب خونه رفیقش مینهو رسید و زنگ در و زد) سلام بر مزاحم اعظم
+سلام هیونگ خوبم ممنون میشم بری کنار تا بیام
) باشه ولی زنت کوش ( منظورش لیکس عه )
+داره تو خونه ب کار های بدش فک میکنه
مینهو چشم هاش رو ریز کرد و رفت کنار تا هیونجین بیاد داخل و رو مبل نشستن) با چه وسیله ای تنبیه داره میشه
+گگ و پلاگ و ویبراتور دست هاش هم بستس
) اوه کی میری از اون وضع نجات اش میدی
+۱۲ شب
) وادددد فاکککککککک الان ساعت ۵ بعد ظهر شوخی میکنی
+نچ نمیکنم
) هیونجین اون....
/سلام ددی
) های ایکیگای
جیسونگ اروم رو پای مینهو نشست و حواسش ب هیونجین نبود هیونجین از عمد سرفه ای کرد ک جیسونگ با دیدنش در جا سرخ شد و خواست بلند شه ک مینهو کمرش رو گرفت و مجبورش کرد بشینه/مینهو ولم ....
) هیسسسس جات خوبه
+ی سلام ندی
/حواسم بهت نبود مشنگ جوجه ی من کوش
+داره ب کار های بعدش فک میکنه
/اوه....
میخوام غر بزنم ولی لی مینهو باهات چص ام) وادفاککک چرا
/بخاطر منشی هرزه ات
) بابت اون ناراحتی
+من بهتره برم
/صد درصد بهتره فقط به لیکس بگو ی استاد ددی آناتومی اومده
+اوکی
) چیزی گفتی ی استاد ...چی
♧♧♧♧♧♧
حمایت واسه پارت ۶ ؟
YOU ARE READING
City Of Stars
ParanormalA voice that say's, I'll be here یه صدا که میگه من اینجام And you'll be alright و تو هم حالت خوب خواهد بود I don't care if I know Just where I will go مهم نیست که بدونم کجا میخوام برم 'Cause all that I need is this crazy feeling چون تنها چیزی که نیا...